مقدمه
امروزه، غالب سازمانهای پیشرفته بهنوعی برای پیشرفت سازمان خود به برنامهریزی استراتژیک میپردازند. مدیران ارشد این سازمانها برای تحقق اهداف خویش، به اولویتهای مهمی قائل هستند. اول آن که تصمیمات استراتژیک را بهصورت مدون و جامع در قالب برنامهریزی استراتژیک اتخاذ میکنند و دوم آنکه این تصمیمات استراتژیک را به نحو مطلوب از طریق مدیریت استراتژیک به کار میبندند [
1]. پیچیدگی روزافزون فعالیتها و محیط شدیداً در حال تغییر و متلاطم، باعث شده است تا دیگر برنامهریزی بهشکل سنتی قادر و حل مشکلات مدیران سازمان نباشد. بنابراین بهرهگیری از برنامهریزی استراتژیک بهعنوان یک ضرورت در سازمانها مطرح است [
2]. برنامهریزی استراتژیک منتهی به مشخص کردن مسئولیتها و تعیین وظایف، مهمترین مسائل سازمان تعیین اهداف و تدوین استراتژیهای موفقیتآمیز برای سازمان میشود [
1]. یکی از ضرورتهای مهم نظامهای مراقبت سلامت در ارائه خدمات باکیفیت و ایمن، تدوین استراتژیهای مناسب و اجرای مؤثر این استراتژیها و کنترل نتایج حاصل از اجرا است [
3].
بیمارستانها از مهمترین عناصر نظام مراقبت بهداشتی و درمانی هستند و ازنظر منابع حدود نیمی از مخارج مراقبتهای بهداشتی را به خود اختصاص میدهند، زیرا بزرگترین و پرهزینهترین واحد عملیاتی نظامهای بهداشتی هستند و بخش عظیمی از منابع سرمایهای مالی و انسانی را جذب میکنند [
4]. در این میان بیمارستانهای آموزشی نه تنها بهعنوان یکی از نهادهای مهم ارائه خدمات بهداشتی و درمانی محسوب میشوند [
5]، بلکه بهعنوان یک محیط آموزشی برای دانشجویان گروه پزشکی هم به شمار میروند. کیفیت محیط آموزشی در اثربخشی یادگیری دانشجویان نقش مهمی را ایفا میکند [
6]. کمبود منابع بیمارستانی، افزایش ارائه خدمات به بیماران، آموزش دانشجویان را با محدودیت مواجه ساخته است که مهمترین راه برای افزایش کارایی، بهکارگیری صحیح و منطقی منابع موجود میباشد [
7]؛ بنابراین برای بهبود عملکرد بیمارستان، تدوین استراتژیهای مناسب در تمامی زمینهها باید مورد توجه مدیران قرار گیرد [
8].
در مراکز بیمارستانی ایران چالشها و نارساییهایی ازقبیل حاکم بودن سلیقههای مدیران در اداره بیمارستانها، کمبود تصمیمگیریهای مدیریتی مبتنی بر شواهد، ضعف در تدوین اجرا و ارزشیابی اهداف و برنامههای سازمان، نقصان در نظام پایش عملکرد بیمارستانها، اشکالات جدی در حوزه مدیریت عملکرد کارکنان و نبود ابزاری مناسب و مؤثر برای پایش و کنترل برنامهها وجود دارد [
9]. بهعلاوه عدم اعتقاد به برنامهریزی، سابقه شکست برنامههای مدیریتی، شعاری بودن برنامهها، عدم تناسب اهداف با فعالیتها، نداشتن مدل مناسب برنامهریزی، مقاومت افراد در مقابل برنامهها، فرهنگ کار گروهی ضعیف، نداشتن نیروی انسانی متخصص، کمبود بودجه، نداشتن فرایند کاری مشخص برای برنامهریزی و نداشتن ناظر خارجی ازجمله مهمترین موانع بر سر راه برنامهریزی در سیستمهای بهداشتی درمانی کشور میباشند [
10].
افزایش احتمال موفقیت استراتژیها از طریق سازگار شدن آن با شرایط زمینهای، جلب همکاری و حمایت مجریان در مراحل تدوین و اجرای برنامهها، توسعه مدیریت و برنامهریزی در جهت تقویت اعتماد کارکنان، کاربردی کردن برنامهها، استفاده از افراد متخصص، محقق را بر آن داشت که باتوجهبه شرایط و ویژگیهای منحصر به فرد بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی ایران، مدلی بومی برای برنامهریزی استراتژیک این مراکز طراحی و پیشنهاد کند.
مواد و روشها
این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی است که در مراحل مختلف آن برحسب ضرورت از روشهای مروری، تطبیقی، کمی و کیفی استفاده شده و درنهایت به طراحی مدل منجر شده است. دامنه مکانی این مطالعه مربوط به بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر ایران میباشد.
مرحله اول
در مرحله اول (مرحله مروری) پژوهش مدلهای معتبر برنامهریزی استراتژیک بهروش بررسی متون و مطالعات کتابخانهای گردآوری شد. برای این منظور کلیه کتابهای موجود در کتابخانه ملی دیجیتال و پژوهشهای علمی و پژوهشی منتشرشده در بانک اطلاعات نشریات کشور با کلیدواژه «مدلهای برنامهریزی استراتژیک» در فاصله سالهای 1391 تا 1401 مورد مطالعه قرار گرفتند و با استناد به قاعده اشباع نظری، 7 مدل انتخاب شدند.
منظور از اشباع نظری در این پژوهش، این است که مؤلفههای استخراجشده با تحلیل توصیفی گزارش مدل هفتم کامل شده و هر آنچه در مدلهای بعدی گزارش شده است، در هفت مدل انتخابشده وجود داشتند و مضامین جدیدی از سایر مطالعات قابل استخراج نبوده است. استخراج عوامل و مؤلفهها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفت. سپس ابعاد مختلف این مدلها در یک جدول تطبیقی (
جدول شماره 1) تنظیم شد و بر این اساس، مدل اولیه پژوهش شامل عوامل مختلف مؤثر بر برنامهریزی استراتژیک در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی طراحی شد.

باتوجهبه اهداف پژوهش و متغیرهای مربوط، دادههای مربوط به هر مدل و برحسب هر متغیر در جداولی که که در ستونهای آن عنوان متغیر و در ردیفهای آن مدل مورد مطالعه منظور شده بود، قرار گرفت تا نقاط اشتراک و افتراق هر کدام از متغیرها مشخص شود. سپس جمعبندی و نتیجهگیری صورت گرفت و مدل اولیه پژوهش طراحی شد.
مرحله دوم
در مرحله دوم پژوهش، پرسشنامه تحقیق طراحی و اعتبارسنجی شد. گویههای (گزینهها) پرسشنامه برحسب متغیرهای (ابعاد) مختلف مدلهای مورد مطالعه بهگونهای تنظیم شد که بتوانند عوامل لازم را برای مدل پیشنهادی جهت بیمارستانهای دانشگاه آزاد اسلامی نیز پوشش دهند، ابتدا پرسشنامهای که حاوی گویههایی در مورد تک تک اجزای مدل اولیه، مراحل اجرایی برنامهریزی و ترکیب تیم اصلی برنامهریزی در بیمارستان بود، تهیه و تدوین شد که پس از تأیید اعتبار محتوایی آن توسط 10 نفر از صاحبنظران درزمینه برنامهریزی، پرسشنامه نهایی طراحی شد. برای تدوین مدل اولیه مراحل اجرایی برنامهریزی و ترکیب تیم برنامهریزی بیمارستانها علاوهبر منابع مدلها [
1،
11-
14]، از مصاحبه حضوری با صاحبنظران و استفاده از تجربیات علمی، نظری و عملی آنها و خود پژوهشگر [
15،
16] استفاده شد.
این پرسشنامه حاوی 10 گزینه (گویه) درزمینه مراحل مدل، 13 گویه درزمینه مراحل اجرایی مدل و 8 گزینه در مورد اعضا تیم برنامهریزی استراتژیک بود. در مرحله بعد به روش کیفی و با استفاده از آزمون دلفی در مورد مدل پیشنهادی از خبرگان نظرسنجی به عمل آمد و نظرات آنها اعمال شد. در مرحله کمی پژوهش، به منظور تهیه مدل نهایی پرسشنامه یاددشده همراه با نمای شماتیکی از مدل پیشنهادی و تشریح ابعاد مدل در اختیار 30 نفر از صاحبنظران دانشگاهی که اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی بودند؛ صاحب تألیفات، مقالات و سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزیهای استراتژیک و عملیاتی بودند؛ و مسئولان بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی شامل رئیس، مدیر و کارشناسان دفاتر بهبود کیفیت قرار گرفت، این خبرگان از سراسر کشور برگزیده شدند و در پژوهش شرکت کردند.
گویههای پرسشنامه توسط مقیاس 5 گزینهای لیکرت اندازهگیری میشد، بهطوریکه گزینه کاملاً مخالف با گویههای پرسشنامه مساوی 1 و گزینه کاملاً موافق مساوی 5 بود. فرضیه صفر بهصورت میانگین امتیاز پاسخدهندگان به درصد، کمتر یا مساوی 75 درصد و فرضیه مخالف نیز با میانگین بزرگتر از 75 درصد مطرح شد (کسب امتیاز میانگین هر گزینه 5 برابر با 100 درصد در نظر گرفته شد). به منظور آزمون فرضیه مطرحشده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. درنهایت نظرات خبرگان در مدل نهایی جمعآوری و دستهبندی شدند و با استفاده از نسخه 22نرمافزار SPSS بررسی شدند. جوابهای بهدستآمده در مورد هریک از ابعاد الگو مندرج در پرسشنامه، در صورتی که بیشتر از 3/75 بودند، مورد قبول واقع میشدند و در الگوی نهایی قرار میگرفتند (نتایج در
جداول شماره 2 و
3 بخش یافتهها ارائه شده است).
توافق کلی در مورد لحاظ کردن یک جزء در مدل نهایی طی 3 مرحله نظرخواهی بهروش کیفی و با آزمون دلفی انجام و مدل نهایی تهیه شد:
در مرحله اول پاسخهای دادهشده جمعآوری و دیدگاههای اصلی صاحبنظران مشخص شدند.
در مرحله دوم معیارهای غیرمهم، تفکیک و پاسخهای مشترک مشخص شد. برای حذف معیارهای غیر مهم در طیف لیکرت 5 تایی در صورتی که میانگین شاخص زیر 3/75 بود، حذف شد.
در مرحله سوم برای تصمیمگیری نهایی، مجدداً گویهها غربالگری شدند و بر روی نقاط مورد تفاهم متخصصان تمرکز شد. نهایتاً اجزا مختلف مدل، مراحل اجرایی و ترکیب تیم برنامهریزی به تأیید صاحبنظران رسید.
برای رعایت اصول اخلاقی، اهداف پژوهش به افراد شرکتکنندگان ارائه و به آنها اطمینان داده شد که نظرات آنها محرمانه خواهد بود و فقط جنبه پژوهشی دارد. این پژوهش با کسب مجوز از معاونت علمی دانشگاه آزاد اسلامی کاشمر انجام شد.
یافتهها
جدول شماره 1، نتایج حاصل از مطالعه مروری و تطبیقی مدلهای مختلف برنامهریزی استراتژیک را نشان میدهد.
باتوجهبه ماتریس تطبیقی مدلهای برنامهریزی استراتژیک (
جدول شماره 1)، میتوان عوامل مشترک و غیرمشترک مؤثر بر مراحل برنامهریزی استراتژیک را در 10 عامل زیر درهم ادغام و نامگذاری کرد و بهعنوان مراحل مدل برنامهریزی استراتژیک بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی پیشنهاد کرد:
1. ایجاد فرهنگ و توان علمی برنامهریزی در مدیران و کارکنان،
2. تشکیل تیم برنامهریزی،
3. پشتیبانی و نظارت بر برنامهریزی توسط مسئول تیم و یا متخصص برنامهریزی،
4. بررسی محیط خارجی، وضعیت فعلی و مطلوب بیمارستان،
5. تعیین رسالت، دور نما، ارزشها و اهداف بیمارستان،
6. شناسایی مشکلات استراتژیک و اولویتبندی آنها،
7. مشخص کردن انتخابها و تدوین استراتژیهای مربوطه،
8. تنظیم برنامه عملیاتی در راستای برنامه استراتژیک،
9. اجرای برنامه عملیاتی با مدیریت مشارکتی با کارکنان و هدایت مستمر آنها،
10. پایش و ارزشیابی و اصلاح مداوم عملکردها منطبق با برنامه توسط مدیران بیمارستان و ناظر خارجی.
نتایج نظرخواهی از خبرگان در ارتباط با مراحل مدل برنامهریزی استراتژیک در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی در
جدول شماره 2 ارائه شده است، ملاحظه میشود که گزینه «تشکیل تیم برنامهریزی» بالاترین میانگین نمره را کسب کرده است و تمامی مراحل نمره بیشتر از 3/75 را کسب و مورد قبول واقع شدهاند.

همچنین نتایج آزمون آماری نظرسنجی درباره مراحل اجرایی (مکانیسم) برنامهریزی استراتژیک در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی نیز در
جدول شماره 2 ارائه شده است، ملاحظه میشود گزینههای «ابلاغ و اجرای برنامه تأییدشده» و «پایش برنامههای تأییدشده و ارزیابی مستمر آنها» بالاترین میانگین نمره را از دیدگاه خبرگان کسب کردهاند و تمام مراحل نیز مورد تأیید قرار گرفتهاند.
نتایج آزمون آماری نظرسنجی درباره ترکیب تیم اصلی برنامهریزی استراتژیک در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی در
جدول شماره 3 ارائه شده است.

در این نظرسنجی هم حضورمدیر، رئیس، مسئول بهبود کیفیت بیمارستان و نیز یک نفر متخصص در برنامهریزی بیشترین میانگین نمرات را کسب کردهاند.
باتوجهبه نتایج مطالعات مروری و تطبیقی و بررسی عوامل و متغیرهای مختلف برنامهریزی استراتژیک موجود در مدلهای ارائهشده در
جدول شماره 1 و نیز نتایج بهدستآمده در نطرخواهی از خبرگان درزمینه مراحل برنامهریزی استراتژیک و همچنین نتایج بهدستآمده در مورد مراحل اجرایی (مکانیسم) برنامهریزی استراتژیک (ارائهشده در
جدول شماره 2) و توافق کلی در مورد لحاظ کردن یک جزء در مدل نهایی طی 3 مرحله از نظرخواهی بهروش دلفی، مدل نهایی درزمینه مراحل برنامهریزی استراتژیک در
تصویر شماره 1 و مدل نهایی در مورد مراحل اجرایی (مکانیسم) برنامهریزی استراتژیک در بیمارستانها در
تصویر شماره 2 ارائه شد.
بحث
مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل برنامهریزی استراتژیک برای بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. نتایج این مطالعه درزمینه اجزای مدل و مراحل اجرایی برنامهریزی استراتژیک نشان داد که گزینههای «تشکیل تیم اصلی برنامهریزی در بیمارستانها مرکب از مدیران ارشد، میانی و افراد متخصص در برنامهریزی»، «آغاز فرایند برنامهریزی و توافق در انجام آن»، «برگزاری برنامههای آموزشی» و «ایجاد فرهنگ و توان علمی برنامهریزی در مدیران و کارکنان» از دیدگاه خبرگان میانگین نمرات بالایی را کسب کردند. در این رابطه جعفری و همکاران [
3] و بهادری و همکاران [
17] هم در مقاله خود 5 عامل: آگاهی و مشارکت مدیریت ارشد سازمان، فرهنگ سازمانی، ایجاد و حفظ مشارکت تیمی، پذیرش کارکنان و ساختار سازمانی را در فرایند برنامهریزی استراتژیک مهم دانستند. تحقیق سلیمی نیز نشان داد که رهبرانی که دارای تفکر استراتژیک میباشند، میتوانند بر عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار باشند [
18]، همچنین مطالعهای در زیمباوه نشان داد که مشارکت پایین مدیریت در اجرای استراتژیها تنها منجر به موفقیت استراتژیهای جزئی میشود و استراتژیهای کلیدی و مهم به موفقیت دست نخواهند یافت [
19]. تحقیقی دیگر در بیمارستانهای برزیل نیز نشان داد که 95 درصد از کارکنان یا از استراتژیهای سازمان آگاهی ندارند و یا آنها را درک نمیکنند [
20]. این یافتهها از اجزای مدل ارائهشده در این تحقیق درزمینه لزوم آموزش کارکنان و ایجاد فرهنگ برنامهریزی را حمایت میکنند.
از جمله یافتههای دیگر پژوهش حاضر، تعیین مدیر بیمارستان بهعنوان مسئول تیم برنامهریزی و در صورت لزوم استفاده از یک فرد متخصص در امر برنامهریزی از خارج از بیمارستان میباشد. در این ارتباط خسروی و همکاران هم وجود یک فرد و یا نهاد به منظور جهتدهی برنامهریزی استراتژیک و تهیه برنامه توسط افراد و یا شرکتهایی با سابقه اجرایی و دارای توان علمی را در اثربخش بودن و استقبال بیمارستانها و کارکنان آنها از برنامهها را بسیار مهم دانستهاند [
21]، در مطالعهای دیگر بر روی 172 شرکت اسلوونیایی مشخص شد که مدیران در برنامهریزی و جهتدهی فعالیتهای مرتبط با اجرای استراتژیها نقش مهمی دارند و بزرگترین مانع اجرای استراتژیها، رهبری ضعیف است [
22]. بنابراین درزمینه توسعه و بهبود مدیریت استراتژیک در بیمارستانها مدیران باید دیدگاه نظاممند داشته باشند و از نگاه بخشی (جزئی) به واحدها پرهیز کنند. برای موفقیت در این امر برگزاری دورههای آموزشی برای مدیران بسیار مفید است [
23].
از دیگر یافتههای مهم در این پژوهش، «بررسی محیط خارجی و وضعیت فعلی و مطلوب بیمارستان»، « شناسایی مشکلات استراتژیک و اولویتبندی آنها» و «مشخص کردن انتخابها و تدوین استراتژیهای مربوطه» میباشد، این نتایج با یافتههای مطالعات پوررشیدی [
24]، مصطفیپور و همکاران [
25]، شورتل و همکاران [
26] و خسروی و همکاران [
21] همخوانی دارد. در تبیین این نتایج مشترک میتوان گفت که تحلیل روند تغییرات درون و برون سازمانی مانند بررسی فرصتها و تهدیدها، وضعیت نیروی کار بیمارستان، برنامههای آموزشی، تعیین سیاستهای توسعه منابع انسانی، خدمات پشتیبانی و تأمین و تخصیص بودجهها نقش مهمی در برنامهریزی استراتژیک دارد و یکی از فعالیتهای کلیدی در این زمینه، تدوین استراتژیهای مناسب است که باید با مهارت انجام شود. وضوح استراتژیها راهنمای روشنی برای مجریان خواهد بود. در تأیید این یافتهها، نتایج تحقیقی دیگر در بیمارستانهای لبنان نشان داد که اگر استراتژیها بهدرستی و متناسب با محیط سازمان تعیین شوند، در اجرا نیز مشکلات کمتری خواهند داشت. اجرای استراتژی مرحله تبدیل حرف به عمل است و این امر ازنظر گستردگی ابعاد کار از پیچیدهترین و ارزشمندترین قابلیتهای سازمان به شمار میآید. در صورت عدم وجود چنین مهارتی، فرایندهای متنوع و جذاب برنامهریزی استراتژیک در حد یک بازی فکری تنزل میکند و قادر به تغییر سازمان نخواهد بود [
27].
از یافتههای مهم دیگر این مطالعه «تنظیم برنامه عملیاتی در راستای برنامه استراتژیک»، « اجرای برنامه عملیاتی با مدیریت مشارکتی با کارکنان و هدایت مستمر آنها» و « پایش، ارزشیابی و اصلاح مداوم عملکردها منطبق با برنامه توسط مدیران بیمارستان و ناظر خارجی» میباشد. در این ارتباط نتایج مطالعه قاسمی و همکاران حاکی از آن بود که ازجمله دلایل اجرای ضعیف برنامهریزی استراتژیک، عدم ارتباط مناسب در سطوح سازمانی و ناکافی بودن اقدامات عملیاتی میباشد [
28]. مصدقراد و همکاران [
10]، مصطفیپور و همکاران [
25]، رضایی و همکاران [
6] و بالکیس فری و همکاران [
29] نیز در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که وجود نظامهای ارزشیابی کارکنان و برنامهها، میتواند آنها را از حالت شعاری و عملیاتی نبودن خارج کند.
علاوهبر پیگیری اجرای اهداف و مقاصد و برنامههای عملیاتی، پیشرفت عملکردها باید مورد پایش قرار گیرد. اطلاعات هریک از سنجش عملکردها، باید در فواصل زمانی منظم برگزار شود، مقایسه عملکردهای حقیقی که از گزارشات پایش استخراج میشوند با میزان عملکردهای برنامهریزیشده، مبنایی را برای ارزشیابی برنامهها ایجاد میکند، مدیران باید به این نتایج توجه کنند و دلایل عدم تحقق نتایج مورد انتظار را تعیین کنند و این اطلاعات را برای اصلاح برنامهها به کار ببرند.
نتیجهگیری
باتوجهبه یافتههای پژوهش، به منظور تدوین و اجرای برنامههای استراتژیک در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، پیشنهادات زیر ارائه میشود:
تشکیل واحدی دائمی و نه موقتی در سطح معاونت علوم پزشکی سازمان مرکزی، استانها و بیمارستانها که وظیفه هدایت، تدوین، پیگیری و ارزشیابی برنامههای استراتژیک و عملیاتی را به عهده بگیرند.
باتوجهبه نقش مهم آموزش درزمینه موفقیت در تدوین و اجرای برنامهها باید یکی از وظایف مهم واحد برنامهریزی در تمامی سطوح از سازمان مرکزی تا تیمهای اصلی و فرعی برنامهریزی مستقر در بیمارستانها، توجه به برگزاری دورههای آموزشی و توانمندسازی کارکنان و مدیران در این زمینه باشد.
مسئولیت واحدهای برنامهریزی در کلیه سطوح باید به دانشآموختگان رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی واگذار شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه دارای تأییدیه اخلاقی به شماره IR.MUMS.REC.1401.068 از دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.
حامی مالی
این مقاله حاصل انجام طرح پژوهشی با عنوان «طراحی مدل برنامهریزی استراتژیک برای بیمارستانهای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی» به شماره مجوز 11201 معاونت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر میباشد و از طرف هیچگونه نهاد یا مؤسسهای حمایت مالی نشده و تمام منابع مالی آن از طرف نویسنده تأمین شده است.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
پژوهشگر از کلیه کسانی که در انجام این مطالعه همکاری کردند، تشکر و قدردانی میکند.