۲۸ نتیجه برای مدیریت
مینا توسلی فرحی، الهه امتی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: ابزارهای مدیریت منابع یا استنادهای علمی جهت تسهیل در امر پژوهش و مدیریت منابع اطلاعاتی و استناد به کتاب، مقاله، پایان نامه وغیره استفاده میشوند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت پایگاه های کتاب الکترونیکی از لحاظ کاربرد ابزارهای مدیریت منابع انجام شده است.
روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی و به روش پیمایشی درسال ۱۳۹۲ انجام شده است. جامعه آماری شامل ۹ پایگاه اطلاعاتی علمی است که به روش هدفدار انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از روش مشاهده مستقیم وبا استفاده از وب سایت ابزار ارزیابی بانکهای اطلاعاتی علمی (http://adat.crl.edu) گردآوری شدهاند. دادههای به دست آمده بعد از ورود به نرمافزار آماری (Excel ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که ابزارهای به کار گرفته شده در پایگاههای مورد نظر، به ترتیب Email, RefWorks, Endnote هر سه با ۷۸ درصد بیشترین کاربرد داشتهاند، سپس Reference Manager ۳۴ درصد و ProCite ۲۳درصد، کاربرد، در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
نتیجهگیری: برای اینکه محققان رضایت بیشتری از پایگاهها جهت استفاده در تحقیقات علمی داشته باشند، کاربرد نرمافزارهای مدیریت استنادها چونReference Manager, Procite, EndNote RefWorks ,BiblioExpress ,BiblioScape غیره، در طراحی پایگاههای علمی و بالاخص پایگاههای فارسی امری لازم به شمار میآیند.
لیلا نعمتی انارکی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: پویایی اقتصاد نوین مستلزم این است که پژوهشگران در عرصه های گوناگون از جمله علوم پزشکی نه تنها اقدام به تولید سریع دانش نمایند، بلکه از طریق اشتراک دانش به کسب و کاربرد آن اقدام نمایند. بنابراین تعیین فاکتورهای مؤثر در اشتراک دانش برون سازمانی امروزه مورد توجه متخصصین علم اطلاعات میباشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تأیید عوامل مؤثر بر اشتراک دانش برون سازمانی و شاخصهای آن میان اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مراکز پژوهشی در رشته پزشکی و ارائه الگویی جامع است.
روش ها: پژوهش حاضر روش پژوهش آمیخته و کاربردی است که در سال ۱۳۹۱ انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز پژوهشی رشته پزشکی بود که از روش «نمونهگیری تصادفی طبقهای با تخصیص متناسب» استفاده شد و حداقل حجم نمونه لازم برابر ۴۲۳ نفر بدست آمد. از نرمافزار SPSS ۱۵ برای آزمون فرضیهها و نیز نرمافزار Amos Graphics و روش مدلسازی معادله ساختاری برای ارائه الگو استفاده شد.
یافتهها: با توجه به نتایج آماری و تحلیل عاملی از بین سه عامل مورد بررسی، تنها تأثیر عامل سازمانی بر میزان اشتراک دانش برون سازمانی معنادار تشخیص داده شد و دو عامل فردی و فنی تأثیر معناداری را بر میزان اشتراک دانش نشان ندادند. در نهایت الگوی اشتراک دانش برون سازمانی بر اساس نتایج به دست آمده از بخش کمی ارائه شد.
نتیجهگیری: سیاستگذاران و برنامهریزان خواهند توانست با استفاده از دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای به اشتراک گذاری دانش فراهم آورد.
محمد دهقانی، محمد حسین حیوی حقیقی، مینا توسلی فرحی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: سیستم مدیریت اطلاعات اورژانس علاوه بر ارتقای کیفیت خدمات ارائه شده در بخش اورژانس، به برطرف نمودن الزامات قانونی، اعتبارسنجیهای مختلف، پژوهشها و تحقیقات گوناگون کمک میکند. در این مطالعه وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراکز اورژانس بیمارستانهای آموزشی با بیمارستانهای غیرآموزشی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته است.
روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۲ انجام شده است. دادهها با استفاده از دو سیاهه واررسی محقق ساخته جمعآوری گردید، روایی ابزار بر اساس اعتبار محتوا تعیین شد. حجم نمونه مطابق با حجم جامعه شامل ۴ بیمارستان آموزشی و ۳ بیمارستان غیر آموزشی بود. همچنین برای مطالعه پروندههای اورژانسی از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی استفاده شد و از ۴۶۵۶ پرونده، ۷۴۹ پرونده انتخاب شد. دادهها در حد آمار توصیفی و به وسیله نرمافزار SPSS۱۶ تجزیه و تحلیل شدند و برای بررسی اختلاف امتیاز کسب شده بیمارستانهای آموزشی و غیرآموزشی در ابعاد مختلف از آزمون T-student استفاده شد.
یافتهها: هیچ کدام از سیستمهای بررسی شده از تحلیل کیفی برای ارتقای کیفیت دادههای جمعآوری شده استفاده نکردند، همچنین ۴۳% مراکز اورژانس مورد مطالعه، هیچ اقدامی برای سازماندهی درون پروندهای انجام ندادهاند. فقط ۵/۱۴% مراکز اورژانس دادههای درون پروندهای را طبقهبندی میکردند. میانگین ثبت دادههای درمانی، اطلاعات مالی و هویتی تیم مراقبت درمانی در بیمارستانهای آموزشی بیشتر از بیمارستانهای غیرآموزشی بود (۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده وضعیت مطلوب وبسایت دانشگاه علوم پزشکی گناباد در چهار بعد کاربردپذیری، کیفیت محتوا، تراکنش و امنیت و تعامل خدمات است. همچنین کاربران انتظار کیفیت بالاتری را از وبسایت دانشگاه داشتند.
فرحناز صدوقی، مریم احمدی، مهربان شاهی، نسرین داوری دولت آبادی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: اطلاعات در هر لحظه به طور فزایندهای در حال تغییر و تولید است. از آنجا که در ایران جمعیت سالمندی رو به افزایش است، مدیران به دادههای واقعی و به هنگام در موقع تصمیمگیری نیازمندند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سیستم اطلاعات مدیریت سلامت سالمندان ایران انجام گرفت.
روش ها: این پژوهش یک مطالعه کیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مستندات وزارت بهداشت و دبیرخانه شورای عالی سالمندان در گام اول و کلیه اعضای هیات علمی طب سالمندان، مدیریت اطلاعات سلامت و مدیریت خدمات سلامت در گام دوم بودند. ابزار گردآوری در گام اول، فرم جمعآوری داده و در گام دوم، راهنمای مصاحبه بود. روش نمونهگیری هدفمند، گلوله برفی تا رسیدن به اجماع بود. در نهایت، یادداشتها و مصاحبهها جمعبندی شده و مورد تحلیل چارچوبی قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد، مستندسازی در کلیه مراکز بهداشتی و درمانی دستی است، گردش داده به صورت غیر مکانیزه صورت میگیرد و تحلیل و گزارش دهی دادهها کاغذی انجام میشود. در نهایت اطلاعات با تأخیر در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میگیرد.
بحث و نتیجهگیری: متولی سلامت در ایران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که باید زیر ساخت مناسب را برای ایجاد سیستم یعنی ورود، پردازش و بازیابی اطلاعات سالمندان ایجاد کند. با توجه به جمعیت سالمندی، پیادهسازی سیستم اطلاعات مدیریت سلامت سالمندان در اولویت برنامههای این وزارت قرار دارد.
خدیجه مولایی، مریم احمدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: ظهور فناوری گوشیهای هوشمند در کنار صفحه نمایشهای تعاملی، امکان دسترسی سریع، آسان، انتقال و ردیابی اطلاعات را برای بیماران و ارائهدهندگان خدمت فراهم آورده است. بیماران با استفاده از فناوریهای بیسیم همراه با نرم افزارهای ایجاد شده بهتر میتوانند بیماری و سلامت خود را مدیریت و کنترل کنند.
روشها: در این مطالعه مروری، ابتدا مقالات مرتبط با معرفی «کاربرد نرمافزارهای سلامت همراه در خودمراقبتی» از سایتها و پایگاهدادههای معتبر و با استفاده از کلیدواژههای حساس استخراج گردید، سپس طبقهبندی و تحلیل محتوا با استفاده از روشهای علمی برای ۸۲ مقاله انجام شد.
یافتهها: نرمافزارهای کاربردی موبایل به عنوان بخشی از انفورماتیک سلامت مشتری به منظور تسهیل در فرایندهای خودمراقبتی پتانسل لازم جهت آموزش بیمار، مدیریت بیماری، پیگیری آسان روند درمان، کمک به افزایش انگیزه و بهبود پایبندی دارویی را خواهند داشت. سیستمهای سلامت همراه با استفاده از نرمافزارهای مدیریت بیماری و ارائه قابلیتهایی همانند جمعآوری علائم و دادههای بالینی برای بیمار و ارائهدهندگان خدمات، مدیریت و پیگیری فرایندهایی دارویی و درمانی و تغییر در سبک زندگی، تسهیل و بهبود خود مراقبتی افراد را امکانپذیر میسازند.
نتیجهگیری: فناوری تلفنهای همراه میتوانند با اتصال بیمار به ارائه دهندگان مراقبت در هر نقطهای و هر زمانی امکان دسترسی سریع به اطلاعات، کاهش هزینه ها، تسهیل مراقبت از راه دور و افزایش راندمان مراقبت باکیفیت را به دنبال داشته باشند.
دکتر رضا نکوییان، خانم لیلا پورآقاسی، دکتر علی ماهر،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف: بیوتکنولوژی پزشکی یکی از جدیدترین رشتههای بیوتکنولوژی است که موجب تغییرات شگرفی در تشخیص و درمان بیماریهای مختلف شده است. این موضوع در کشور ما طرحی نو بوده و کمتر بدان توجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، مرور مهمترین استراتژیهای کاربردی اتحادیه اروپا، آمریکا و کانادا به عنوان پیشتازان عرصه بیوتکنولوژی پزشکی برای شناخت این صنعت نوین و ارائه راهکارهای عملی برای ایران میباشد.
روشها: این مطالعه مروری غیر سیستماتیک است که در سال ۱۳۹۴ انجام شده است. در این مطالعه از روش مرور حیطه توسعهیافته برای تحلیل دادهها استفاده شده است. شاخصهای مورد مطالعه در این پژوهش شاخصهای اقتصادی و شاخصهای آموزشی میباشند. دادهها از طریق بررسی مقالات و متون کتابخآنهای، جستجوهای اینترنتی و مراجعات مستقیم به سازمآنهای مرتبط با موضوع این پژوهش جمعآوری شد.
نتایج: درآمد شرکتهای بیوتکنولوژی پزشکی در مجموع ۸ درصد، هزینههای تحقیق و توسعه ۵ درصد و درآمد خالص در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال قبل ۳۷ درصد رشد یافته است. شرکتهای رهبران مالی نسبت به شرکتهای دولتی و سایر شرکتها، پیشتاز هستند. وضعیت این صنعت در آمریکا بهتر از کانادا و اتحادیه اروپا مشاهده شد. همچنین، مشاهده میشود بیشترین میزانهای رشد در شرکتهای رهبران مالی آمریکا و پس از آن در شرکتهای دولتی آمریکا بوده است. در خصوص وضعیت شاخصهای آموزشی در صنعت بیوتکنولوژی، مشاهده شد تعداد سرفصلهای آموزشی برای مدیریت ارشد کسب و کار، بیش از سرفصلهای آموزشی بیوتکنولوژی و بیوتکنولوژی پزشکی است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج لزوم توجه به حمایت از ایجاد مؤسسات خصوصی و تشویق آنها به تفکر اقتصادی، صنعتی و بازاریابی جهانی به دانش حاصل از بیوتکنولوژی و نیز الحاق به قوانین جهانی مالکیت معنوی و تجارت جهانی، که زمینهساز ورود به این عرصه و بازار جهانی میباشد، ضروری به نظر میرسد.
مرتضی همت، جهانپور علیپور، نیلوفر جهانی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف: توجه به کیفیت و عملکرد بخش مدارک پزشکی بیمارستانها به دلیل و نقش مهم این بخش در سلامت و درمان بیماران حیاتی است. مدل کیفیت بنیاد اروپایی ابزاری مناسب جهت ارزیابی سطح کیفیت خدمات این بخش است. هدف این پژوهش ارزیابی بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با استفاده از این مدل است.
روشها: مطالعه حاضر توصیفی بوده و به صورت مقطعی در نیمه اول سال ۱۳۹۷ انجام شده است. جامعه پژوهش شامل پنج نفر مدیر و ۵۴ نفر از کارکنان بخشهای مدارک پزشکی بود. کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه ۵۰ سؤالی تعدیلشده الگوی تعالی سازمانی گردآوری شد و با استفاده از نرمافزار SPSS در قالب آمارهای توصیفی تجزیه و تحلیل شده است.
نتایج: بخشهای مدارک پزشکی مورد مطالعه از ۱۰۰۰ امتیاز کل این الگو، ۹/۴۱۱ امتیاز کسب کرد که ۳۷/۲۳۲ امتیاز به معیار توانمند سازها و ۵۷/۱۷۹ امتیاز به معیارهای نتایج اختصاص داشت. در حوزه توانمند سازها شراکتها و منابع بیشترین (۷۶/۵۱ درصد) و فرایندها (۰۸/۱۸ درصد) کمترین امتیاز را کسب کردند. در حوزه نتایج، نتایج کارکنان بیشترین (۹۳/۴۷ درصد) و نتایج مشتری (۱۶/۴۳ درصد) کمترین امتیاز را کسب کردند.
نتیجهگیری: عملکرد بخشهای مدارک پزشکی مورد مطالعه در رده پایینتر از متوسط قرار داشت؛ بنابراین، طراحی و مدیریت فرایندهای بخش، شناسایی و اولویتبندی فرصتهای بهبود در بخش، بهبود روابط بخش با ذینفعان، انطباق خدمات و امکانات بخش با نیازهای ذینفعان و توجه به بهبود مستمر به منظور ارتقای عملکرد این بخشها ضروری به نظر میرسد.
الهام مسرت، زینب محمدزاده، الهام منقش،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف: اجرای برنامههای آموزشی حین خدمت مجموعه فعالیت های آموزشی نیازسنجی و برنامهریزیشده به منظور اصلاح و بالا بردن دانش، مهارت، نگرشها و رفتارهای اعضای سازمان برای انجام دادن وظایف خاص محوله سازمانی است. هدف از این مطالعه بررسی میزان تأثیر برگزاری برنامه آموزشی فناوریهای نوین سلامت بر دانش کارکنان بخش مدیریت اطلاعات سلامت بود.
روشها: این مطالعه به روش نیمه تجربی بود و در سال ۱۳۹۷ در بیمارستان عالینسب تبریز انجام شد. دادهها از طریق پرسشنامه و به روش پیشآزمون و پسآزمون گردآوری شدند. جامعه پژوهش، کارکنان مدیریت اطلاعات سلامت بیمارستان عالینسب تبریز بودند و تعداد نمونه در دسترس ۲۸ نفر بود. تحلیل داده ها بهوسیلهی نرم افزار spss نسخه ۱۹ و آزمون تی زوجی انجام شد.
نتایج: میانگین بهدستآمده از میزان دانش کارکنان مدیریت اطلاعات سلامت در پیشآزمون ۱,۰۵ و پسآزمون ۴.۷۵ بود که به مقدار قابلتوجهی افزایش یافته بود. نتایج، تفاوت معناداری را در میانگین و انحراف معیار نمرات کارکنان قبل و بعد از برگزاری جلسات آموزشی نشان داد.(P <۰,۰۵).
نتیجهگیری: طبق یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، معلوم گردید که نمرات قبل و بعد از آموزش اختلاف معنیداری داشت. بر این اساس، برگزاری برنامههای آموزشی میتواند تأثیر مثبتی بر دانش کارکنان بخش مدیریت اطلاعات سلامت داشته باشد.
ابوذر خازنی، عرفان خوارزمی، عباس قوام،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: هدف اصلی نظام گزارشگری مالی فراهم آوردن اطلاعات باکیفیت است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه نگرش مدیران نسبت به کیفیت گزارشهای مالی ارائه شده در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در سال ۱۳۹۶، صورت گرفته است.
روشها: مطالعه از نوع توصیفی–تحلیلی است. جامعه آماری شامل ۵۰ نفر از مدیران ارشد و میانی دانشگاه به صورت سرشماری در سال ۱۳۹۶ بود. دادهها با استفاده از پرسشنامه ی استاندارد حاوی ۲۹ گزاره جمعآوری توسط نرمافزار SPSS و آمار توصیفی و آزمونهای تحلیلی T-Test و ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد بین میانگین ابعاد، مرتبط بودن اطلاعات مالی، صحت ارائه اطلاعات و قابلفهم بودن اطلاعات با جنسیت در مدیران نسبت به کیفیت گزارش¬های مالی ارائه شده رابطه معناداری وجود دارد. بین قابلفهم بودن اطلاعات مالی با وضعیت تأهل، صحت ارائه اطلاعات و قابلفهم بودن اطلاعات با گروه سنی، مرتبط بودن اطلاعات مالی، صحت ارائه اطلاعات و قابلفهم بودن اطلاعات با میزان تحصیلات مدیران، قابلفهم بودن اطلاعات با سابقه کاری مدیران، دقیق بودن اطلاعات مالی و مرتبط بودن اطلاعات مالی با نوع استخدام مدیران رابطه معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری: براساس نتایج بیشترین میانگین مربوط به بعد «مرتبط بودن اطلاعات مالی» میباشد. اطلاعاتی مرتبط است که به استفادهکنندگان کمک کند در مورد رویدادهای گذشته، حال و آینده پیشبینی کنند. با توجه به اینکه بیشترین مشکلات سازمان¬های امروزی، مشکلات اقتصادی میباشد، بنابراین لازمه غلبه بر این مشکلات، پیشبینی شرایط کنونی با کمک از اطلاعات گذشته و حال میباشد، از این رو بیشترین میانگین را این بعد به خود اختصاص داده است.
امید جباری، اردلان فیلی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: توسعه پایدار تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی برای حداکثر سازی رفاه و رضایت انسان بدون به خطر انداختن و آسیب رساندن به تواناییهای نسل آینده برای برآوردن نیازهایشان میباشد، برای هر کشور درحالتوسعه، بهمنظور دستیابی به اهداف توسعه ای خود و حمایت از اقتصاد در حال گسترش آن، انرژی کلید اصلی میباشد. ازآنجاییکه بیمارستانها و مراکز درمانی یکی از حیاتی ترین سازمانهای هر جامعه بهحساب میآیند، قابل مدیریت ترین هزینه، هزینه انرژی میباشد، بنابراین میتوان در این حوزه مداخله هوشمندانه انجام داد. بنابراین هدف از این مطالعه شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر مدیریت انرژی پایدار در بیمارستان فارابی میباشد.
روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از بعد ماهیت روش، توصیفی میباشد. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تهیه شده ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ روشهای تصمیمگیری ﭼﻨﺪ ﺷﺎﺧﺼﻪ بهکاررفته در این ﭘﮋوﻫﺶ (روش آزﻣﺎیش و ارزیابی تصمیمگیری و روش ﺗﺤﻠﯿﻞ شبکهای) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ۱۰ نفر از کارشناسان آشنا با مبحث مدیریت انرژی پایدار در بیمارستان فارابی شهرستان بستک ﺗﮑﻤﯿﻞ ﮔﺮدیﺪه اﺳﺖ. دادههای جمعآوریشده توسط نرمافزار Super Decisions تحلیل شد.
نتایج: نتایج رتبهبندی عوامل مدیریت انرژی پایدار نشان میدهد، ابتکارات برای کاهش مصرف انرژی فسیلی، کاهش تولید زبالههای عفونی و تأکید بر بازیافت مجدد پسماندها و ابتکارات برای ارائه محصولات و خدمات بناشده بر انرژی تجدید پذیر مهمترین عوامل مؤثر بر مدیریت انرژی پایدار در بیمارستان فارابی بودند.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه نشان میدهد که بهطورکلی معیارهای زیستمحیطی نسبت به معیارهای اقتصادی و اجتماعی از اهمیت بالاتری در مدیریت انرژی پایدار بیمارستان برخوردارند و بایستی به آنها توجه بیشتری نمود.
عباس ثابت، امید جباری، سیما علی پور، محمد رضا ثابت،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: پرستاری از جمله مشاغلیست که در شرایط بحران کووید-۱۹ لازم است مدیران سازمانهای بهداشت و درمان برای افزایش تعهد کارکنان، استرس ایجاد شده را مدیریت کنند. در این مطالعه ارتباط مدیریت استرس با تعهد سازمانی پرستاران با نقش واسطه¬ای آموزش مهارت¬های ارتباطی، مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: جامعه آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی شامل ۱۰۸ نفر از مدیران و پرستاران بیمارستان فارابی شهرستان بستک در استان هرمزگان طی سال ۱۳۹۹ می-باشد که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها، پرسشنامه محققساخته است. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرمافزار SPSS در بخش استنباطی و از نرمافزار LISREL۸,۸ برای برازش ضریب مسیر استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که مدیریت استرس رابطه مثبت و معناداری با تعهد سازمانی پرستاران دارد، این رابطه با ضریب مسیر (۱۹/۰) و ضریب معناداری (۹۲/۲) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین آموزش مهارت¬های ارتباطی به¬عنوان متغیر میانجی، بین مدیریت استرس و تعهد سازمانی پرستاران رابطه مثبت و معناداری ایجاد کرده است. به این صورت که رابطه مدیریت استرس با آموزش مهارت¬های ارتباطی با ضریب مسیر (۵/۰) و ضریب معناداری (۴۶/۶) مورد تأیید قرار گرفت و همچنین رابطه آموزش مهارت¬های ارتباطی با تعهد سازمانی پرستاران با ضریب مسیر (۶۶/۰) و ضریب معناداری (۰۱/۱۰) مورد تأیید قرار گرفت، این رابطه بیشترین ضریب مسیر و ضریب معناداری را دارا میباشد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد، با توجه به بحران کووید-۱۹ مدیریت استرس در بیمارستان¬ها و آموزش مهارت¬های ارتباطی میتواند به بهره¬وری و بهبود عملکرد کل پرسنل علی¬الخصوص پرستاران کمک کند و بر تعهد سازمانی آن¬ها تأثیرگذار باشد.
آناهیتا گیتی، آیلین فصیحی، زهرا فرجی، مرضیه گلچین،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: دانش از جمله داراییهاست که درکسب مزیت رقابتی سازمان نقش محوری دارد و موسسات و سازمانها آن را جایگزین نهایی تولید، ثروت و سرمایه پولی میدانند. هدف مقاله حاضر مطالعه و مقایسه میزان کاربست مدیریت دانش در بین کتابداران دانشگاه علوم پزشکی همدان، ایران و علوم بهزیستی و توانبخشی براساس مدل Williams و Bukowitz است.
روشها: این پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و جامعه آماری آن کلیه کتابداران شاغل (۸۱ نفر) در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی همدان، ایران و علوم بهزیستی و توانبخشی هستند. ابزار و روش جمعآوری دادهها پرسشنامه هفت مولفهای Bukowitz و Williams است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار آماری SPSS و آزمونهای آنالیز واریانس، توکی و کروسکال استفاده شده است.
نتایج: میانگین کلی مولفههای مورد بررسی در دانشگاه همدان حدود ۴۱ واحد بیشتر از میانگین این نمره در علوم بهزیستی و برای دانشگاه علوم پزشکی ایران حدود ۲۸ واحد بیشتر از دانشگاه بهزیستی است، همچنین این میانگین در کارکنان زن حدود ۲۰ واحد کمتر از کارکنان مرد است (با ثابت در نظر گرفتن اثر سایر متغیرها). کلیه متغیرهای پرسشنامه هم از نظر آماری تاثیر معناداری روی این میانگین نداشتهاند.
نتیجهگیری: با جمعبندی نمرات کل مولفهها، این نمره در سه دانشگاه مورد بررسی از نظر آماری معنادار بوده و میانگین نمره کارکنان کتابخانههای دانشگاه همدان بیش از دو دانشگاه دیگر و میانگین نمره کارکنان دانشگاه علوم بهزیستی از بقیه کمتر بوده است. بنظر میرسد مدیریت دانش شرایط بهتری در دانشگاه علوم پزشکی همدان داشته باشد.
مریم اصغری نجیب، سعید رازقی، سیما علی پور، عباس ثابت،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: مدیریت استرس و ارتباطات مناسب با مددجو، رکن اصلی در مراقبت از بیمار است. استرسهای دوران تحصیل در میان دانشجویان پرستاری در بحران کووید-۱۹ بسیار شایع است و سبب ضعیف شدن ارتباط کارآموزان با بیماران شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، توسعه آموزش مدیریت استرس و مهارتهای ارتباطی دانشجویان پرستاری در بحران کووید-۱۹، مبتنی بر واقعیت افزوده میباشد.
روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، ۴۶ دانشجوی کارورز پرستاری در بیمارستان فارابی شهرستان بستک در سال ۹۹، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه آزمایش مبتنی بر واقعیت افزوده و در کنترل به صورت سنتی بود. اثرگذاری آموزش با پرسشنامه محققساخته ارزیابی و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون تیمستقل، کای اسکویر و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: : آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده اثربخشی بیشتری نسبت به آموزش سنتی داشت و آزمون تی مستقل این تفاوت را بین دو گروه، معنادار (۰/۰۰۱=P-Value) نشان داد. میانگین نمره عاملهای مهارتهای ارتباطی (مهارتهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی، احترام به مددجو و پذیرش غیرمشروط) و مدیریت استرس (مدیریت استرس رفتاری، مثبتاندیشی، مدیریت زمان و تکنیکهای آرامسازی) در پسآزمون نسبت به پیشآزمون افزایش یافته است.
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس و مهارتهای ارتباطی به دانشجویان پرستاری، مبتنی بر واقعیت افزوده میتواند باعث بهبود یادگیری و افزایش اثربخشی آموزش در محیط پراسترس بیمارستان علیالخصوص در شرایط کووید-۱۹ شود.
مجید سرنی زاده، طهمورث سهرابی، امیر بیات ترک،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: یکی از چالشهای اصلی فرآیند انتقال تکنولوژی در ایران انتقال ناقص انسانافزار و سازمانافزار است و این مطالعه به دنبال الگویی برای به کارگیری مدیریت دانش در این فرآیند برای حل چالش است.
منابع اطلاعات و دادهها: در این مطالعه تطبیقی- تحلیلی که در سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰ انجام شد، از منابع کتابخآنهای شامل مقالات علمی، کتب، گزارشات موردی, گزارشات صنعتی و پایاننامهها با کلیدواژههای مرتبط با "انتقال تکنولوژی" و "مدیریت دانش" به زبآنهای فارسی و انگلیسی در بانکهای اطلاعاتی SID، Magiran، Civilica، RICeST، Irandoc، ISI، Science Direct، Google Scholar و Springer منتشر شده از سال ۱۹۹۰تا ۲۰۲۱، استفاده شدهاند.
روشهای انتخاب برای مطالعه: مدلهای انتقال فناوری و مدیریت دانش به روش توصیفی – تحلیلی (اسنادی) مورد بررسی قرار گرفتند و پنج مدل مدیریت دانش که معیارهایی چون پرداختن به فرآیند انتقال دانش، پرداختن به واحد تحقیق و توسعه (R&D) و پرداختن به اهداف توسعه تکنولوژی صنعتی را داشتند با استخراج مشابهتها و مبنای آنها مقایسه شده و در گام نهایی با فازهای ششگانه فرآیند انتقال تکنولوژی در یک مطالعه تطبیقی - تحلیلی بررسی شدند.
ترکیب مطالب و نتایج: تطبیق پنج مدل ۵W۱H، SCPTS، EKMM، Bhatt و Frid با شش فازگزینش و اکتساب، انطباق ، جذب، کاربرد، توسعه و اشاعه تکنولوژی از طریق مقایسه و تحلیل نشان داد که به دلیل پیچیدگی فرآیند انتقال تکنولوژی هیچ کدام از مدلها به تنهایی پاسخگوی ملاحظات همه فازهای انتقال تکنولوژی نیستند و بنابراین الگویی مرکب از چند مدل در تطبیق با هر فاز انتقال تکنولوژی پیشنهاد گردید.
نتیجهگیری: ترکیبی از چهار مدلهای مدیریت دانش ۵W۱H، SCPTS، EKMM، Bhatt منطبق با فازهای ششگانه انتقال تکنولوژی میتواند شانس انتقال کامل را افزایش دهد.
مصطفی جهانگیر، علیرضا خوراکیان،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: بیمارستانهای آموزشی به طور مداوم با تغییرات محیطی مواجه میشوند که آنها را ناگزیر از اجرای فرآیند مدیریت تغییر میکند. با این حال، وقوع ریسکهایی باعث عدم موفقیت این فرآیند میشود. هدف پژوهش، ارائه مدل ریسکهای مدیریت تغییر در بیمارستانهای آموزشی بود.
روشها: این پژوهش کیفی با روش نظریه دادهبنیاد و با استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته با ۱۴ نفر از مدیران و اعضای هیأتعلمی بیمارستانهای آموزشی که حداقل در یک برنامه مدیریت تغییر در بیمارستان مشارکت داشتهاند در سال ۱۳۹۸ انجام شد. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. تحلیل دادهها با روش کدگذاری حقیقی (شامل دو زیرمرحلۀ کدگذاری باز و کدگذاری انتخابی) و کدگذاری نظری و با استفاده از نرمافزار MAXQDA انجام شد.
نتایج: ریسکهای فرآیند مدیریت تغییر در بیمارستانهای آموزشی شامل دسته ریسکهای برنامهریزی، اجرا و حفظ تغییر هستند. علل وقوع این ریسکها، متشکل از علل مرتبط با شناخت مسأله، برنامهریزی و مدیریت منابع انسانی است. پیامدهای ریسکها شامل سه دسته پیامدهای مرتبط با زمان، فرآیند و اهداف تغییر است. نهایتاً راهبردهای پاسخ به ریسکها، در سه دسته راهبردهای مربوط به برنامهریزی، اجرا و پایش تغییر تقسیمبندی میشوند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش به مدیران بیمارستانهای آموزشی کمک میکند تا پیش از آنکه ریسکها باعث شکست فرآیند مدیریت تغییر شوند، آنها را بشناسند و با راهبردهایی که به طور ریشهای علل وقوع ریسکها را مورد هدف قرار میدهند، با این ریسکها مواجهه مؤثری داشته باشند.
اعظم دهقانی، سنجر سلاجقه، مهدی محمدباقری، سمانه مهدی زاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: مدیریت کیفیت جامع، یکی از ابزارهای مناسب ایجاد تغییرات ساختاری در بیمارستانها و از مهمترین فلسفهها برای افزایش اثربخشی سازمان پویا و هدفمند در محیط رقابتی است. هدف این مطالعه بررسی موانع برقراری مدیریت کیفیت جامع در بیمارستانهای شهر کرمان بود.
روشها: مطالعه توصیفی- همبستگی حاضر، در سال ۹۹-۱۳۹۸ به بررسی موانع استقرار مدیریت کیفیت جامع در بیمارستانهای شهر کرمان پرداخت. ۳۷۷ نفر از مدیران و کارشناسان، کارکنان درمانی، اداری و مالی بیمارستانها ازطریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه موانع اجرای مدیریت کیفیت جامع بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار)، استنباطی (آنالیز واریانس) و نرمافزار SPSS استفاده شد.
نتایج: بیشترین افراد، زن بودند (۶۷/۳ درصد). میانگین کل موانع اجرای مدیریت کیفیت جامع در بیمارستانها ۹۴/۳۸±۳/۱ بود. بیشترین میانگین مربوط به موانع فرهنگی و کارکنان (۱/۱۶±۴/۴۲) بود. بین موانع فرهنگی و کارکنان، موانع مربوط به زیرساختار و موانع مدیریتی با تحقق مدیریت کیفیت جامع با بیش از ۹۹ درصد اطمینان رابطه معناداری وجود داشت. مقدار استاندارد شده تأثیر بعد سازمانی بر موانع فرهنگی و کارکنان ۰/۱۹، موانع سازمانی بر موانع مربوط به زیرساختار ۰/۵۱، موانع سازمانی بر موانع مدیریتی ۰/۳۰ بود. این ارتباطات از نظر آماری معنادار بود. میان موانع فرهنگی و کارکنان، موانع زیرساختار و موانع مدیریتی نسبت به تحقق اجرای مدیریت کیفیت رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد بیشترین موانع استقرار مدیریت کیفیت جامع در بیمارستانهای شهر کرمان، موانع فرهنگی و کارکنان بودند. بنابراین مدیران بیمارستانها باید برای شناخت این موانع مدیریتی و رفع آنها تلاش کنند.
سلیمان شفیعی، اردوان حریری، فیض اله فروغی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: دانش یک منبع راهبردی برای توسعه خدمات و کسب مزیت رقابتی محسوب شده و ارزیابی به موقع فعالیتهای دانش عامل مهمی برای برتری عملکرد سازمان خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و تأثیر آن بر برتری عملکرد بود.
روشها: روش پژوهش پیمایشی و نوع آن کاربردی است. جامعه پژوهش شامل مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه بود. پژوهش در سال ۱۳۹۹ انجام شد. نمونهگیری به روش طبقهای تصادفی ساده بود. حجم نمونه ۳۲۰ نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد سازمان بهرهوری آسیایی بود (ضریب پایایی پرسشنامه: ۰/۸۳). پرسشنامه شامل هفت معیار اصلی و ۴۶ سؤال بود. نرمافزار آماری مورد استفاده SPSS بود. آزمونهای آماری آنووا، تی و رگرسیون خطی ساده برای تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها استفاده شد.
نتایج: پژوهش نشان داد دانشگاه با امتیاز ۱۴۱/۱۶ در سطح توسعه از سطوح بلوغ مدیریت دانش قرار داشت. نتایج رگرسیون بیانگر آن بود شاخص فرآیندهای دانشی به مقدار ۰/۶۹ بیشترین اثر و شاخص کارکنان به مقدار ۰/۶۷ پایینترین اثر را بر بلوغ مدیریت دانش داشتند. مقدار آماره تی برای شاخصهای بلوغ دانش (فناوری، فرآیندهای دانشی، رهبری، فرآیند، یادگیری و نوآوری و نتایج مدیریت دانش) به استثنای کارکنان در سطح کمتر از ۰۵/۰ معنادار بود.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از تحلیل دادهها وجود رابطه بین مدل بلوغ مدیریت دانش سازمان بهرهوری آسیایی و بهبود عملکرد را اثبات کرد. بنابراین میتوان به مدل یاد شده تکیه کرد و نتایج به دست آمده را به دانشگاه تعمیم داد.
هدف: دانش یک منبع راهبردی برای توسعه خدمات و کسب مزیت رقابتی محسوب شده و ارزیابی به موقع فعالیتهای دانش عامل مهمی برای برتری عملکرد سازمان خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و تأثیر آن بر برتری عملکرد بود.
مصطفی روشن زاده، علی تاج آبادی، بهاره مظهری دهکردی، سمیه محمدی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: دانشجویان علومپزشکی با فشار روانی جو بیمارستان و برخورد با مشکلات بیماران نیز روبهرو بوده و بیشتر در معرض آسیب هستند. بنابراین ضروری است تا مشکلات تحصیلی و سلامت روان ازجمله اعتیاد به اینترنت و ارتباطش با اهمالکاری تحصیلی بررسی شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر پیشبینیکننده اعتیاد به اینترنت بر اهمالکاری تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری انجام شد.
روش ها: مطالعه توصیفیمقطعی حاضر سال ۱۳۹۸ روی ۳۹۲ دانشجوی دانشکده پرستاری (پرستاری، فوریت پزشکی و اتاق عمل) که به روش سهمیهای انتخاب شدند در دانشگاه علومپزشکی شهرکرد انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، اعتیاد به اینترنت یانگ و اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ و آزمونهای آماری توصیفی(میانگین و انحراف معیار، تعداد و درصد) و تحلیلی(تیتست، آنالیز واریانس، رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون) تحلیل شد.
یافته ها: ضریب همبستگی پیرسون حاکی از ارتباط مثبت و معنیداری بین اعتیاد به اینترنت و اهمالکاری تحصیلی بود(۰/۰۵>P). آزمون رگرسیون نشان داد که همه ابعاد اعتیاد به اینترنت (۰/۱۸۶= R۲تعدیلشده) بهطور معنیداری اهمالکاری تحصیلی را پیشبینی میکنند. مقدار بتای استانداردنشده نشان داد که سهم کنترل / مدیریت زمان در پیشبینی اهمالکاری تحصیلی ۲/۱۴ و سهم اشتیاق/مشکلات اجتماعی در پیشبینی اهمالکاری تحصیلی ۲/۰۱۸ است. میانگین اعتیاد به اینترنت (۲/۸۱±۲۰/۶۹) و اهمالکاری تحصیلی (۲/۴۸±۶۴/۴) گزارش شد.
نتیجه گیری: با توجه به نقش پیشبینیکننده ابعاد مدیریت زمان و بهبود روابط اجتماعی بر اهمالکاری تحصیلی دانشجویان باید بر نقش مدیریت و برنامهریزی سیستم آموزشی در حیطههای مختلف آموزش به والدین و دانشجویان تأکید کرد.
مریم اسلامی جهرمی، عباس شیخ طاهری، فوزیه طهماسبی، مریم احمدی، فاطمه رنگرز جدی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: تعیین نقاط قوت و ضعف برنامه درسی و بهبود و بهروزرسانی آن، متناسب با نیازهای آتی دانشجویان در محیط کار و صلاحیتهای متناظر با جایگاه شغلی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از این مطالعه شناخت نواقص برنامه درسی جاری دوره دکتری رشته مدیریت اطلاعات سلامت بود.
روش ها: این مطالعه در سال ۱۴۰۰ و به روش توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان و دانشآموختگان دکتری مدیریت اطلاعات سلامت کشور و همچنین کلیه اساتید مدیریت و فناوری اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی کشور بود که به روش سرشماری به مطالعه دعوت شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد و مرتبط بودن، کاربردی بودن و میزان ویرایش موردنیاز در محتوای دروس از دیدگاه دانشجویان، دانشآموختگان و اساتید رشته مدیریت اطلاعات سلامت ارزیابی شد. دادههای جمعآوریشده با نرمافزار SPSS و روشهای آمار توصیفی تحلیل شد. پاسخ به سؤالات باز نیز بهصورت کیفی و به روش تحلیل محتوا تحلیل شد.
یافته ها: از مجموع ۶۷ شرکتکننده، ۶۱/۱ درصد آنان هیئتعلمی بودند. در معیار مرتبط بودن، دروس «سیستمهای اطلاعات حاکمیت بالینی» و «اقتصاد اطلاعات سلامت»؛ در معیار کاربردی بودن، دروس «سیستمهای اطلاعات حاکمیت بالینی»، «اقتصاد اطلاعات سلامت» و «روشهای بهبود و مدیریت کیفیت اطلاعات» مستلزم اصلاح شناخته شدند. درخصوص میزان ویرایش موردنیاز، اکثر دروس، بهجز دروس روشهای پیشرفته آماری، پایاننامه، سمینار تحقیق و طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعات سلامت ۱، نیاز به بازنگری جدی داشتند.
نتیجه گیری: برای بالا بردن کیفیت آموزشی در این رشته و پاسخگویی به نیازها و صلاحیتهای حرفهای دانشآموختگان متناسب با تغییرات حوزه سلامت بهسمت سلامت دیجیتال و فناوریهای اطلاعات سلامت، نیاز به ویرایش در اکثر دروس فعلی مقطع دکتری مدیریت اطلاعات سلامت ضروری به نظر میرسد.
عباس انصاری تبار، سید احمد حسینی گل افشانی، پروانه گلرد،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: استرس کارکنان یکی از معضلات اساسی در مراکز درمانی است. استرس بر روی سلامت جسمی و روانی کارکنان مراکز درمانی اثر میگذارد، بنابراین این مطالعه با هدف طراحی مدل مدیریت استرس در بیمارستانهای آموزشی کاشان انجام گرفت.
روش ها: این مطالعه که یک مطالعه توصیفیهمبستگی است. درسال ۱۴۰۰ انجام شده است. جامعه پژوهش مشتمل بر ۲۰۴۶ نفر از کارکنان (رسمی، پیمانی، آزمایشی و قراردادی) ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنهای آموزشی کاشان بودکه ۳۸۴ نفر به صورت تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شد. دادهها با استفاده از انجام مصاحبه با ۱۵نفر و پرسشنامه استاندارد که روایی وپایانی آن قبلاً تأیید شده بود، جمعآوری شد. در بخش آمار توصیفی از شاخصهای آماری نظیرجداول، فراوانی، درصد فراوانی و در بخش آمار استنباطی برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SmartPLS استفاده شد.
یافته ها: دادهها نشان دادند مردان و افراد متأهل بیشترین فراوانی را در میان نمونه آماری تشکیل دادند و همچنین افراد با سن ۴۱ تا ۵۰ سال و افراد با مدرک لیسانس بیشترین فراوانی را دارا بودند و نتایج نشان داد علل فردی ۷۰/۴ درصد، علل سازمانی ۶۶/۶ درصد و علل فراسازمانی ۴۰/۷ درصد بر ایجاد استرس در کارکنان تأثیر دارند. استفاده از راهبردهای مدیریت استرس که در این تحقیق شناسایی شد، ۵۴/۹ درصد در کاهش استرس تأثیرگذار هستند. در این مدل عوامل فردی ۱۴ مؤلفه، عوامل سازمانی ۲۷ مؤلفه، عوامل فراسازمانی ۲۳ مؤلفه، بُعد استرس ۴ مؤلفه و مدیریت استرس دارای ۳۶ مؤلفه بودند که شناسایی شدند.
نتیجه گیری: باتوجهبه کثرت عوامل استرسزا وعواقب ناشی از آن درکاهش بهرهوری و هدررفت منابع سازمانی باید شرایط لازم برای مدیریت استرس در کارکنان توسط مدیران و دستاندرکاران بخش سلامت فراهم شود.