علیرضا براتی، مجید میرمحمدخانی، سمانه قدس، اسماعیل مشیری،
دوره ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف نظام ارجاع سلامت یکی از ارکان اصلی بهبود شرایط سلامت، به خصوص در کشورهای درحالتوسعه است. مطالعه حاضر به صورت یک مطالعه تحلیلی به بررسی مؤلفههای اصلی در بهبود نظام ارجاع بر پایه پزشک خانواده پرداخته است.
روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی (کمّی / کیفی) است که در سال ۱۴۰۰ انجام شد. در بخش کیفی، ابتدا گویههای مورد نظر در مصاحبه با گروهی از خبرگان (۲۴ نفر) استخراج شد. سپس یک پرسشنامه بر اساس گویههای استخراجشده ایجاد شد و توسط تعدادی از متخصصان (۳۰ نفر) از نظر روایی پایایی ارزیابی و امتیازدهی شد. در نهایت، در فاز کمّی مطالعه با توجه به نظرات متخصصان امر، شاخصها به روش سلسله مراتبی فازی وزندهی شدند. در فرایند وزندهی مؤلفه یا دستهای که در آن مقدار عددی بالاتر باشد، وزن بیشتری داشت. روایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که با نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ انجام شد. همچنین نرمافزار AHP به منظور انجام محاسبات سلسله مراتب فازی به کار رفتند.
یافته ها نتایج مطالعه نشان داد که با نظر خبرگان ۲۰ مؤلفه شناسایی و در ۳ دسته تقسیمبندی شدند که شامل الزامات سازمانی و مدیریتی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات بودند و به ترتیب مقادیر وزنی ۰/۴۸۶، ۰/۲۱۳ و ۰/۳۰۱ بود و مشخص شد که الزامات سازمانی و مدیریتی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. همچنین از الزامات سازمانی و مدیریتی، مؤلفه طراحی و اجرای چرخههای بهبود کیفیت (۰/۱۵۹)، از الزامات منابع انسانی، توانمندسازی منابع انسانی (۴۱۲/۰) و از الزامات فناوری اطلاعات نیز بهبود زیرساختها (۰/۳۷۲) بیشترین وزن را کسب کردند.
نتیجه گیری بر اساس نتایج این مطالعه، ایجاد رویهها و قوانین روشن، بهبود نظام ارجاع الکترونیک و همچنین آموزش کارکنان، از جمله شاخصهای بسیار مهمی هستند که میتوانند در نهایت، منجر به بهبود شرایط نظام ارجاع شوند.