مقدمه
بیماریهای قلبی و عروقی شایعترین علت مرگ در سراسر دنیا میباشند [
1]. پیشبینی میشود تا سال 2030 اصلیترین علت مرگومیر در سراسر جهان باشد [
2]. در میان بیماریهای ایسکمیک قلب، انفارکتوس میوکارد یکی از شایعترین و خطرناکترین بیماریهای کشورهای صنعتی است [
3]. در ایالات متحده آمریکا هر سال حدود 5 میلیون نفر دچار بیماریهای قلبیعروقی میشوند که سالانه 285 هزار مرگ بهدلیل این بیماری در این کشور رخ میدهد [
4]. در ایران 80 درصد از موارد مرگومیر بهدلیل بیماریهای قلبی و عروقی رخ میدهد [
5]. همچنین در حال حاضر بیماریهای عروق کرونر اولین علت مرگومیر در افراد بالای 35 سال در ایران میباشد [
6].
در ایران، میزان مرگ در عملیات احیای قلبیریوی بیش از 90 درصد و میزان ترخیص بیماران از بیمارستان کمتر از 7 درصد است [
5]. بنابراین ایست قلبی یکی از علل عمده مرگ در افراد بزرگسال است که در 93 درصد از موارد به مرگ فرد منجر میشود [
7]. اکثر افرادی که دچار ایست قلبی میشوند، یک علت زمینهای برای بیماریهای قلبی و عروقی دارند که با احیای بهموقع قابل برگشت میباشد [
8]. عوامل زیادی میتوانند در میزان مرگ ناشی از ایست قلبی تأثیر بگذارند که یکی از مهمترین آنها، انجام صحیح و بهموقع احیای قلبیریوی است [
9]. ایست قلبی ریویی شامل اقداماتی برای بازگرداندن اعمال حیاتی دو عضو مهم قلب و ریه به منظور برقراری گردش خون و تنفس بهطور مصنوعی است که تا زمان برگشت گردش خون خودبهخود بیمار ادامه دارد [
10]. براساس گزارش انجمن قلب ایالات متحده، شروع سریع احیای قلبیریوی و دفیبریلاسیون در عرض 4 تا 6 دقیقه بعد از ایست قلبی بیمار همراه با شروع سریع حمایتهای پیشرفته حفظ حیات، باعث افزایش میزان بقا و پیامدهای بلندمدت به بیش از 50 درصد در بیماران با ایست قلبی میشود [
11]. متأسفانه با وجود گذشت نزدیک به 50 سال از شروع عملیات احیای قلبی ریوی، میزان مرگومیر در اثر ایست قلبی به میزان بالا گزارش شده است [
12].
مشکل اصلی در حفظ جان بیماران با انجام احیای قلبی ریوی، فقدان دانش و مهارت کافی افراد عادی جامعه در مورد اقدامات لازم و مناسب برای بیمار است. ازآنجاییکه تقریباً 70 درصد از موارد، ایست قلبی در خانه یا مکانهای خارج از بیمارستان که امکان دسترسی به وسایل پیشرفته و افراد مجرب برای اجرای احیای قلبیریوی وجود ندارد، اتفاق میافتد؛ افراد عادی جامعه و اعضای خانواده بیماران دارای مشکلات قلبی اگر توانایی انجام احیای قلبیریوی پایه را داشته باشند، میتوانند در زمان طلایی اول با انجام احیاء از مرگ مغزی پیشگیری کنند و جان بیمار را نجات دهند [
13،
14]. بنابراین اهمیت انجام این اقدامات توسط هر فردی از افراد جامعه محرز میباشد. خانوادهها میتوانند اولین کسانی باشند که به بیمار نیازمند احیای قلبیریوی کمک و زمان را حفظ کنند [
15].
براساس مطالعات انجامشده در گذشته، احیای قلبیعروقی توسط همراهان میتواند میزان بقا را تقریباً 2 تا 4 برابر افزایش دهد [
16]. از طرفی داشتن آگاهی و مهارت در تکنیکهای احیاء در بین افراد برای احیای موفق کافی نیست، مگر اینکه فرد خودکارآمدی بالایی داشته باشد، پس توانایی برای انجام مهارتهای بهتر احیاء نیاز به تقویت خودکارآمدی آنان دارد [
17]. خودکارآمدی به معنای توانایی فرد برای ایجاد یک اثر یا نتیجه مطلوب بوده و بهصورت درک یا قضاوت فرد درمورد توانایی انجام یک عمل خاص بهطور موفقیتآمیز با کنترل عوامل پیرامون خود تعریف میشود و توانمندسازی، راهکار عملی جهت ایجاد این توانایی در افراد محسوب میشود [
18]. محققین معتقد هستند احساس خودکارآمدی در اثر تحمل چالشها و انجام متوالی و گامبهگام رفتار در افراد شکل میگیرد و میتوان با اجرای برنامههایی که براساس نیازهای بیماران طراحی میشود، خودکارآمدی را در آنان ارتقاء داد [
19].
امروزه روشهای متعددی برای حفظ آگاهی و ارتقاء مهارت در انجام احیای قلبی ریوی پایه استفاده میشود که میتوان به سخنرانی، آموزش گروهی، پرسش و پاسخ، اجرای تمرینهای عملی و نمایش فیلم، آموزش چهره به چهره و آموزش الکترونیک اشاره کرد [
20, 21]. همچنین آموزش از طریق دنیای مجازی و شبیهسازی، سرعت آموزش و یادگیری را افزایش میدهد و کاربر به مباحث، دسترسی بهتری دارد و میتواند آنها را به دفعات دلخواه بارها مرور کند و هم زمینهای برای ارزیابی مهارتهای بالینیاش فراهم میشود [
22].
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش احیای قلبیریوی مجازی بر خودکارآمدی مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی مراجعهکننده به کلینیک قلب بیمارستان رازی بیرجند انجام شد.
مواد و روش کار
این مطالعه به روش کارآزمایی میدانی شاهددار تصادفیشده بر روی دو گروه از مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونر مراجعهکننده به کلینیک قلب بیمارستان رازی بیرجند در سال 1400 انجام شد. حجم نمونه این مطالعه باتوجهبه مطالعه علی محمدی و همکاران [
23]، با احتساب آلفای 5 درصد و دامنه اطمینان 95 درصد و میانگینهای 12/3 و 19/7 در گروههای مورد بررسی به تعداد 11 نفر در هر گروه محاسبه شد. از طرف دیگر جهت مقابله با ریزش مراقبین و افزایش دقت مطالعه حجم نمونه به 30 نفر در هر گروه (درمجموع 60 نفر) افزایش یافت. روش نمونهگیری در این مطالعه بهصورت تصادفی بود. بعد از هماهنگی با مسئولین بیمارستان رازی، لیستی از مراجعین به متخصص اینترونشن عروق کرونری -بیمارانی که حداقل 6 ماه از تشخیص بیمارهای عروق کرونر آنها گذشته بود شامل بیماران آنژیوگرافی و آنژیوپلاستیشده- دریافت شد. پس از ارتباط تلفنی با بیماران بهصورت تصادفی و دریافت رضایت آگاهانه جهت ورود به مطالعه، مراقبین خانوادگی این افراد، باتوجهبه شرایط ورود به مطالعه براساس زوج یا فرد بودن رقم آخر شماره تلفنی که در واتساپ داشتند، بهطور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
معیارهای ورود به مطالعه شامل اعضای درجه یک خانواده بیمار، داشتن گوشی هوشمند و توانایی استفاده از آن، داشتن حداقل سواد دیپلم، داشتن سواد استفاده از واتساپ، نداشتن سابقه آموزش نظری و عملی درخصوص احیای قلبیریوی در یک سال اخیر، گذشتن 6 ماه از تشخیص قطعی پزشک و داشتن رضایت آگاهانه برای شرکت در مطالعه بود. همچنین معیار خروج از مطالعه شامل عدم تمایل به ادامه همکاری در مطالعه، فوت بیمار، عدم ملاحظه آموزش ارسالی در موبایل توسط مراقبین خانوادگی و یا ملاحظه کمتر از دو سوم حجم فایل آموزش ارسالی در موبایل توسط مراقبین خانوادگی و وخامت حال بیمار بود.
ایزار جمعآوری دادهها شامل فرم مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه سنجش خودکارآمدی مهارت پایه احیاء بود که پادیلا و همکاران در سال 2014 طراحی و هنجاریابی کردند. روایی و پایایی آن در مطالعات مشابه مورد تأیید قرار گرفت و استفاده شد. این پرسشنامه توسط سازندگان آن با پایایی بر مبنای آلفای کرونباخ برابر با 0/96 تأیید شد. پرسشنامه متشکل از 18 سؤال است که براساس طیف لیکرت 5 قسمتی بدان پاسخ داده میشود و خودکارآمدی احیای قلبی را در پاسخدهندگان میسنجد. نمره خودکارآمدی از مجموع نمرات 18 عبارت و تقسیم بر 18 به دست میآید [
24].
در این مطالعه پس از اخذ مجوز از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی بیرجند و هماهنگی با مسئولین کلینیک قلب بیمارستان رازی بیرجند، بر نامه آموزشی برای مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونر مراجعهکننده به این کلینیک در سال 1400، در طی 5 جلسه اجرا شد. برایناساس افراد هر دو گروه فرم مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه خودکارآمدی را تکمیل کردند. سپس افراد گروه آزمایش در یک جلسه سخنرانی نیم ساعته با اصول و الگوریتم احیای قلبیریوی پایه توسط یکی از پرستاران که تجربه انجام احیای قلبیریوی داشت و توسط مجری آموزش تکمیلی دیده بود، آشنا شدند که این جلسه بهصورت فیلم و سخنرانی تهیه و از طریق واتساپ برای افراد ارسال شد. سپس مفاهیم احیای قلبیریوی پایه به زبان ساده و قابل فهم برای مراقبین خانوادگی بیماران عروق کرونر از طریق واتساپ در طی 5 جلسه به شرح ذیل برای افراد ارسال شد (
جدول شماره 1).
بعد از ارائه آموزشهای لازم بهمدت 2 هفته به افراد زمان داده شد تا به یادگیری احیای قلبیریوی بپردازند. یک شماره تلفن جهت پاسخگویی به سؤالات احتمالی و رفع مشکل در اختیار افراد قرار گرفت و یک گروه در واتساپ جهت یادآوری و پیگیری روزانه برای بررسی و انجام آموزشهای ارائهشده تشکیل شد. گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. پرسشنامه خودکارآمدی مجدد بعد از اتمام زمان 2 هفته توسط افراد هر دو گروه تکمیل شد. برای رعایت اخلاق در پژوهش، بعد از اتمام مطالعه محتوای آموزشی در اختیار گروه کنترل قرار گرفت.پرسشنامه خودکارآمدی قبل و بعد از مداخله برای بیماران هر دو گروه از طریق لینک مستقیم که بهصورت آنلاین طراحی شده بود همراه با یک پیام از طریق واتساپ برای افراد ارسال شد و از آنها در خواست شد که به لینک مورداشاره مراجعه و پرسشنامه را تکمیل کنند.
تجزیهوتحلیل آماری
دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 20تجزیهوتحلیل شدند. جهت گزارش متغیرهای کیفی از تعداد (فراوانی) و درصد و برای متغیرهای کمی از میانگین و انجرافمعیار استفاده شد. ابتدا با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف برخورداری از توزیع نرمال دادهها بررسی شد. باتوجهبه نرمال بودن دادهها، از آزمونهای آماری تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. برای بررسی ارتباط متغیرهای کیفی نیز از آزمون کایاسکوئر استفاده شد و سطح معناداری 05/P<0 در نظر گرفته شد.
یافتهها
برای انجام این پژوهش تعداد 60 نفر از مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونری در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج ارائهشده در
جدول شماره 2، 16/7 و 26/7 درصد از مراقبین در گروه آزمایش و کنترل بهترتیب سن بالای 45 سال داشتند.
براساس نتایج آماری آزمون کایاسکوئر ازنظر جنسیت و دیگر متغیرهای جمعیتشناختی نیز تفاوت آماری معناداری بین دو گروه کنترل و آزمایش وجود نداشت (P>0/05). بهعبارتی افراد دو گروه موردمطالعه ازنظر متغیرهای مذکور همسان بودند. باتوجهبه نتایج نشان دادهشده در
جدول شماره 3، قبل از اجرای مداخله، اختلاف آماری معناداری بین دو گروه کنترل (0/64±3/09) و آزمایش (0/82±2/97) مشاهده نشد (0/53=P)، اما پس از اجرای مداخله، اختلاف آماری معناداری در میانگین نمرات خودکارآمدی بین دو گروه آزمایش (0/49±4/15) و کنترل (0/58±3/12) مشاهده شد (001/P<0).
همچنین براساس یافتهها در
جدول شماره 4، در بررسی درون گروهی هریک از گروهها، اختلاف آماری معناداری بین میانگین نمره خودکارآمدی قبل (0/82±2/97) و بعد از مداخله (0/49±4/15) در گروه آزمایش مشاهده شد (001/P<0).
در گروه کنترل اختلاف معناداری در بین نمره خودکارآمدی قبل (0/64±3/09) و بعد از مداخله (0/58±3/12) وجود نداشت (0/22=P). نتیجه آزمون تی مستقل نشان میدهد، میانگین تغییرات نمره خودکارآمدی قبل و بعد از مداخله در افراد گروه آزمایش (0/54±1/18) نسبت به کنترل (0/03±0/11) بهطور معناداری بیشتر میباشد (001/P<0). بهعبارتی متوسط نمره خودکارآمدی در افراد گروه آزمایش نسبت به کنترل بهطور معناداری افزایش بیشتری داشته است (
جدول شماره 5).
بحث
این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش احیای قلبیریوی بر افزایش خودکارآمدی در مراقبین انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد در گروه آزمایش، میانگین نمره خودکارآمدی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن بهطور معناداری افزایش داشته است، اما در گروه کنترل تفاوت معناداری در میانگین نمره خودکارآمدی قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد میانگین تغییرات نمره خودکارآمدی قبل و بعد از مداخله در افراد گروه آزمایش نسبت به کنترل بهطور معناداری بیشتر بود. بهعبارتی متوسط نمره خودکارآمدی در افراد گروه آزمایش نسبت به کنترل بهطور معناداری افزایش بیشتری داشته است و میتوان نتیجه گرفت که آموزش احیای قلبیریوی مجازی بر افزایش خودکارآمدی مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی تأثیر معناداری داشته است.
کیم و همکاران در مطالعهای تأثیر آموزش احیای قلبیریوی بیمارمحور بر روی مراقبین خانوادگی بیماران قلبیعروقی را بررسی کردند و نتایج نشان داد که دانش، خودکارآمدی، مهارت و عملکرد افراد درخصوص انجام احیای قلبیریوی بعد از آموزش در افراد گروه آزمایش نسبت به کنترل بهطور معناداری بالاتر بود [
15]. در همین راستا حیدرزاده و همکاران در پژوهشی به بررسی تأثیر شبیهسازی کامپیوتر و مانکن بر درک دانشجویان پرستاری از خودکارآمدی در احیای قلبیریوی پرداختند و نتایج نشان داد که هر دو روش آموزش مبتنی بر مانکن و آموزش مبتنی بر کامپیوتر، میانگین نمره درک خودکارآمدی دانشجویان پرستاری را بهطور معناداری افزایش میدهد، اما دو گروه تفاوت معناداری نداشتند [
25]. اگرچه در مطالعات فوق روش مداخله متفاوت از مطالعه حاضر بود، اما نتایج بهدستآمده مشابه با پژوهش حاضر و حاکی از تأثیر آموزش احیای قلبیریوی بر افزایش خودکارآمدی افراد میباشد.
مطالعه دیگری به بررسی تأثیر آموزش احیای قلبیریوی به روش ترکیبی بر آگاهی و عملکرد همراهان بیماران مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که میانگین نمره آگاهی و عملکرد بعد از آموزش نسبت به قبل از آن افزایش معناداری داشته است [
26]. در مطالعه یادشده تأثیر آموزش احیای قلبی ریوی بر عملکرد افراد بررسی شده است، اما در مطالعه حاضر تأثیر این مداخله بر خودکارآمدی افراد مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج بهدستآمده تا حدودی مشابه میباشد؛ به این دلیل که خودکارآمدی افراد باعث میشود آنان مهارتهای احیای قلبیریوی را بهصورت بهتر و مؤثرتری به کار گیرند و درنتیجه عملکردشان نیز در این زمینه افزایش مییابد.
در تضاد با یافتههای مطالعه حاضر، مون و هیون در سال 2019 در مطالعهای به بررسی دانش، نگرش و خودکارآمدی دانشجویان پرستاری در یادگیری احیای قلبیریوی بهصورت تلفیقی پرداختند. نتایج آنها نشان داد که آموزش احیای قلبیریوی بهصورت تلفیقی (نظری و ویدئویی) بر خودکارآمدی دانشجویان پرستاری تأثیر معناداری ندارد [
27].
در تببین نتایج بهدستآمده میتوان گفت که خودکارآمدی با عملکردهای با کیفیت بالا ارتباط مستقیم دارد، بهطوریکه شواهد نشان میدهد افرادی که از دانش و مهارت کافی در زمینه احیای قلبیریوی برخوردار هستند، اما خودکارآمدی پایینی دارند ممکن است در انجام احیای قلبیریوی با شکست مواجه شوند که باید با استفاده از شیوه آموزشی مناسب در جهت تقویت این متغیر تلاش شود [
28].
آموزش از طریق دنیای مجازی و شبیهسازی، سرعت آموزش و یادگیری را افزایش میدهد و کاربر به مباحث، دسترسی بهتری دارد و میتواند آنها را به دفعات دلخواه مرور کند و هم زمینهای برای ارزیابی مهارتهای بالینیاش فراهم می شود [
22]. فعال بودن یادگیرنده و مطالعه در زمان و مکان دلخواه بهعنوان مهمترین امتیاز آموزش مجازی به شمار میآیند. همچنین دسترسی سریع و آسان به محتوای آموزشی، مطالعه فراگیران با سرعت دلخواه خود، نیاز نداشتن به تردد، صرفهجویی در زمان و هزینهها و استفاده از ابزارهای نوین برای آموزش از دیگر امتیازات این شیوه آموزشی است. این امتیازات بهویژه فعال بودن یادگیرنده باعث میشود که فرد به تواناییهای خود در مطالعه اعتماد کند و با علاقه بیشتری مطالب را مطالعه کند و به این ترتیب خودکارآمدی او افزایش مییابد [
29].
ازجمله محدودیتهای مطالعه، همکاری نکردن بعضی از شرکتکنندگان که مشکلاتی را به وجود آورد که با پیگیریهای صورتگرفته برطرف شد. پیشنهاد میشود مطالعات بعدی بر تأثیر آموزش احیای قلبیریوی بهصورت مجازی و تلفیقی (سخنرانی و مجازی) بر خودکارآمدی مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی صورت گیرد.
نتیجهگیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد با اجرای آموزش مجازی احیای قلبیریوی به مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی، تفاوت معناداری در ارتقا خودکارآمدی ایجاد شد و اجرای این مداخله با بهبود خودکارمدی مراقبین این بیماران همراه است. بنابراین پیشنهاد میشود دررابطهبا آموزش احیای قلبیریوی که یکی از موارد ضروری آموزش جامعه بالاخص برای مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی است از آموزش مجازی که نیاز به زمان کمتر و نیروی کمتری برای امر آموزش دارد، استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مقاله حاضر با کد اخلاق IR.BUMS.REC.1400.26 مورد تأیید دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی بیرجند میباشد.
حامی مالی
مقاله برگرفته از پایاننامه حسین کشتگر :کارشناس ارشد پرستاری اورژانس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی بیرجند است. این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تحقیق و بررسی: حسین کشتگر؛ جمع آوری دادها، تجزیه و تحلیل دادهها و مشاوره: بهنام خدادوست؛روش تحقیق، طراحی مطالعه، نگارش اولیه، خوانش نسخه نهایی و تأیید: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.