مقدمه
زمانی که سیستم بهداشت و درمان هر کشوری بتواند از وقوع بیماریها و مرگهای قابل پیشگیری ازطریق ثبت صحیح رویدادها، جمعآوری بهموقع دادهها، تحلیل علمی آنها و درنهایت بازخورد به این اطلاعات برای برنامهریزیهای استراتژیک و سیاستگذاریهای کشوری استفاده کند، مقتدر و توانمند است [
1]. در بسیاری از کشورها، آمارهای مرگومیر پایاترین و قابل اعتمادترین اطلاعات بهداشتی میباشند که هر ساله مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرند و الگوها و علل بروز مرگومیر شناسایی میشوند [
2]. گواهی فوت یک سند حقوقی است که اهداف متعددی را دنبال میکند و تأثیرات گستردهای بر خانواده، برنامههای آموزشی، نظارت بر سلامت، بهداشت عمومی، بودجه، سیاست و آمار سلامت دارد. بهعبارت دیگر گواهی فوت علاوهبر آمار فوت، سلامت جمعیت را ردیابی و تخصیص منابع برای برنامههای تحقیقاتی و بهداشتی را هدایت میکند [
3]. گواهی فوت، سندی است که بیانکننده مشخصات هویتی، علت مستقیم، علت حد واسط و علت زمینهای فوت فرد است که توسط پزشک گواهیکننده مرگ تکمیل، ثبت و امضا میشود [
4].
اگر اطلاعات ثبتشده در گواهی فوت صحیح نباشند، منجر به تخصیص نادرست منابع و اشکال در برنامهریزیهای حوزه سلامت میشود [
5]. ثبت صحیح علل مرگ نیازمند آگاهی از تفاوت بین علت مرگ و مکانیسمهای آن و درک مفهوم علت مستقیم مرگ و علت زمینهای میباشد. سازمان بهداشت جهانی قوانین و دستورالعملهایی برای تکمیل صحیح گواهی فوت، انتخاب علت زمینهای مرگ و طریقه کدگذاری آنها ارائه کرده است [
6]. علت زمینهای مرگ، وضعیت یا حادثهای است که شروعکننده سلسله حوادث منجر به مرگ است، اما علت مستقیم مرگ، آخرین وضعیت یا بیماری است که مستقیماً به مرگ متوفی منجر شده است [
7]. طبق دستورالعملهای دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها، برای کدگذاری علل مرگومیر از علت زمینهای مرگ استفاده میشود [
8].
با وجود آنکه به نظر میرسد ثبت علت زمینهای مرگ فرایندی ساده است، اما مشکلات متعددی مانند محدودیت زمانی، خستگی، عدم آگاهی از قوانین موجود برای تعیین علل مرگومیر و بیتجربگی پرسنل و همچنین عدم آشنایی ایشان با فوتشدگان و تاریخچه بیماری آنها میتواند صحت علت زمینهای مرگ را تحت تأثیر قرار دهد [
4،
9]. نتایج پژوهشی درزمینه کیفیت مستندسازی گواهی فوتهای تکمیلشده براساس استانداردهای دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها در بیمارستان زابل نشان داد که بیش از 98 درصد از علتهای زمینهای تعیینشده در گواهیهای فوت را کد پوچ تشکیل میدادند [
7].
مطالعات دیگری که در ایران پیرامون ثبت گواهیهای فوت انجام شده است، نشانگر پایین بودن سطح کیفیت محتوای گواهی فوت است [
5،
10،
11]. ازآنجاییکه اطلاعات قابل استخراج از گواهیهای فوت برای سیاستگذاری در تحقیقات بنیادی، مطالعات همهگیرشناسی و برنامهریزیهای خدمات بهداشت عمومی حیاتی هستند، بنابراین لازم است دادههای گواهیهای فوت کامل، صحیح و درست باشند. باتوجهبه اهمیت گفتهشده در تکمیل صحیح گواهی فوت و عواقب منتج از آن، در این پژوهش برآنیم تا سطح انطباق گواهی فوت صادرشده در بیمارستان شهید دکتر چمران فردوس را با دستورالعمل و قوانین ثبت مرگومیر موجود در استانداردهای دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها مورد سنجش قرار دهیم و علل عدم انطباق را شناسایی کنیم و راهکارهایی جهت رفع مشکلات احتمالی و ارتقا سطح کیفی اطلاعات مرگومیر ارائه دهیم.
مواد و روشها
این مطالعه بهصورت توصیفیمقطعی و گذشتهنگر بر روی 97 پرونده بیمار فوتشده در بیمارستان شهید دکتر چمران فردوس انجام شد. این مطالعه حاصل طرح پژوهشی با کد اخلاق میباشد و جمعآوری و گزارش دادهها از هیچگونه اطلاعات هویتی استفاده نشده است. جهت گردآوری دادهها از سیاهه محققساخته استفاده شد که در آن اطلاعاتی شامل شماره پرونده، سن، جنس، طول مدت بستری، بخش بستری، علت مستقیم و زمینهای مرگ ثبتشده در گواهی فوت، علت مستقیم و زمینهای مرگ ثبتشده در پرونده پزشکی، فاصله زمانی بستری تا فوت بیمار، نوع تخصص پزشک صادرکننده گواهی فوت برای پاسخگویی به هدف مطالعه و برای نظم بخشیدن به فرایند بررسی پرونده در نظر گرفته شده بود و براساس اطلاعات داخل پرونده و گواهی فوت توسط 2 نفر از کارکنان بیمارستان که مدرک کارشناسی فناوری اطلاعات داشتند، تکمیل شده بود.
معیار خروج از مطالعه، ناخوانا بودن گواهی فوت و عدم دستیابی به اطلاعات مورد نظر در پرونده بود. بنابراین از مجموع 97 پرونده فوتی در مرکز آموزشی درمانی شهید دکتر چمران تعداد 9 پرونده معیار ورود به مطالعه را نداشتند و از روند بررسی خارج شدند. گواهیهای فوت با کمک کارشناش مسئول کدگذاری بررسی و رفع نقص شدند و اطلاعات مربوطه از گواهیها استخراج و وارد سیاهه و بعد از طی این فرایند وارد نسخه 16نرمافزار SPSS شدند. با استفاده از آمار توصیفی (درصد و فراوانی) میزان توافق میان کدهای ثبتشده در پروندهها و قوانین گفتهشده مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها
در این پژوهش، از مجموع 97 پرونده فوتی، 9 پرونده بهعلت عدم دسترسی به متن کامل یا گواهی فوت از فرایند بررسی خارج شدند و موردمطالعه قرار نگرفتند. از مجموع 88 پرونده مورد بررسی، 49 (50/52 درصد) پرونده مربوط به جنس مؤنث و 48 (49/48 درصد) پرونده مربوط به جنس مذکر بودهاند. همچنین یافتهها حاکی از آن بود که بیشترین میزان گواهی فوت صادرشده توسط متخصصان داخلی (50/52 درصد) و پس از آن پزشک عمومی (31/96 درصد) بوده است.
بیشترین تعداد فوتشدگان (50 درصد) در رده سنی بالای 80 سال و کمترین آنها (8/2 درصد) در رده سنی 20تا 40 بودند. طول مدت بستری بیشتر افراد فوتشده (94/85 درصد) بین 1 تا 20 روز بوده است و تنها (4/12 درصد) درصد از متوفیان بین 20 تا 40 بود. همچنین بررسی نتایج نشان داد 64 نفر از بیماران فوتی در بخش مراقبتهای ویژه، 23 نفر در بخش اورژانس، 1 نفر از بخش داخلی، 2 نفر از بخش جراحی، 1 نفر از بخش مراقبتهای ویژه نوزادان، 2 نفر از مراقبتهای ویژه قلب بستری بودهاند و 3 نفر متعلق به بخش مشخصی از بیمارستان نبودند.
مطابق
جدول شماره 1، پس از بررسی فرایند کدگذاری در پرونده و مقایسه آن با دستورالعملهای کدگذاری مرگومیر طبق دستورالعملهای دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها مشخص شد، تنها 35 (36/1 درصد) پرونده بهطور صحیح و مطابق و قوانین موجود در کتاب کدگذاری شده بودند و 53 پرونده (54/6 درصد) اصول انتخاب علت زمینهای و کدگذاری آنها رعایت نشده بود. بنابراین تطابق کلی میان کدگذاری گواهی فوت با قوانین بینالمللی مرگومیر 36/1 درصد بود که باتوجهبه مطالعات منتشرشده در این زمینه سطح انطباق با قوانین بینالمللی مرگومیر ضعیف است.
.jpg)
در مورد میزان استفاده از قانون عمومی، قانون 1، 2 و 3 وهمچنین قانون A تا F میتوان گفت بهترتیب قانون عمومی 33 درصد، قانون 1 برابر با 4/1 درصد، قانون 2 برابر با 4/1 درصد، قانون 3 برابر با 5/2 درصد، قانون A برابر با 3/1 درصد، قانون B (وضعیتهای جزئی) برابر با صفر درصد، قانون C برابر با 1درصد، قانون D برابر با 2/1 درصد، قانون E برابر با صفر درصد وقانون F برابر با 2/1 درصد بوده است.
بحث
براساس نتایج، میزان تطابق علت فوت در گواهی فوت صادره با قوانین طبقهبندی بینالمللی در حد ضعیف میباشد که با نتایج مطالعه حیوی حقیقی و همکاران [
8] همخوانی دارد. نتایج این مطالعه نشان داد میانگین صحت کدگذاری و تطابق با قوانین مرگومیر برای تمام بیماریهای طبقهبندیشده در دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها 57/2 درصد میباشد و کدگذاری علل مرگومیر در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
نتایج مطالعه مصطفیزاده و همکاران [
12] نشان داد در 64/8 درصد از موارد، کد دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها بهدرستی درج شدهاندکه این رقم در مقایسه با سایر مطالعات داخلی درزمینه درستی کدگذاری علت مرگ، در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارد و از این لحاظ با نتایج مطالعه حاضر مغایرت دارد. به نظر میرسد عدم آشنایی پزشکان با قوانین بینالمللی درزمینه ثبت علل مرگومیر منجر به این وضعیت شده است.
همچنین یافتههای مطالعه ناکا مینو میزان تطابق برای سرطان (81 درصد) نسبتاً بالا و برای بیماری قلبی (55 درصد) و ذاتالریه پایین (9 درصد) بود، اما میزان تطابق کلی 48 درصد بود که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی ندارد [
9]. براساس پژوهشهای صورتگرفته در تایوان مشخص شد که میزان تطابق بین تشخیص علت فوت در گواهی فوت و پرونده پزشکی 83/9 درصد بوده است و در پژوهشی که در سوئد انجام شد این میزان تطابق 94/6 درصد به دست آمده است [
13]. روشن است که اختلاف زیاد مربوط به میزان تطابق کسبشده در این پژوهش با سایر کشورها را میتوان ناشی از تجربه و سابقه کدگذاری علل مرگومیر و نظام هدفمند جمعآوری، ثبت و تحلیل آمارهای مربوط به مرگومیر در این کشورها دانست [
14].
نتایج تحقیق حاضر نشان داد در 33 درصد از موارد موردبررسی، عدم تطابق مربوط به عدم رعایت قانون عمومی بود. در پژوهش رضوانی اردستانی و همکاران [
6] میزان صحت کدگذاری علل مرگومیر افزایش یافته است (89/3 درصد) که مربوط به مواردی بود که قوانین عمومی توسط پزشکان در تعیین علت فوت به کار رفته بوده است و با نتایج پژوهش حاضر مغایرت دارد. درخصوص مطابقت کدهای صادرشده با قوانین 1 تا 3 نتایج نشان داد، خطاها در 1/4 درصد مربوط به عدم رعایت قانون 1، در 4/1 درصد مربوط به عدم رعایت قانون 2 و در 5/2 درصد مربوط به عدم رعایت قانون 3 بودند.
یوسفی نژاد و همکاران [
15] در پژوهش خود میزان کدهای غلط در بیمارستانهای بعثت را 69/7 درصد و توحید 0/7 درصد بیان کردند. ﻣﻴـﺰان ﺻـﺤﺖ ﻋﻠـﻞ ﻓـﻮت ﺛﺒـﺖﺷـﺪه ﺗﻮﺳـﻂ ﭘﺰﺷـﻜﺎن ﺑﺮاﺳـﺎس اﺻـﻮل کدهای دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها در ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺗﻮﺣﻴﺪ ﻣﻄﻠﻮب و در ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺑﻌﺜﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ نشاندهنده ﻋﺪم ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺻـﺤﻴﺢ ﻋﻠـﺖ ﻓﻮت طبق قوانین دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺰﺷﻜﺎن در گواهی فوت اﺳﺖ.
در رابطه با میزان استفاده از قوانین تعدیل و اصلاح (قوانین A تا F)، نتایج نشان داد که 3/1 درصد از گواهیهای بررسیشده خطا در کدگذاری گواهی فوت بهعلت عدم استفاده از قانون اصلاح و تعدیل A (انتخاب کدهای پیری و علل بد تعریفشده) بود. خطاها مربوط به عدم رعایت قانون، خطا در کدگذاری گواهی فوت بهعلت عدم استفاده از قانون اصلاح و تعدیل D و F میزان 2/1 درصد و در 1 درصد موارد بررسیشده عدم رعایت قانون C (قانون ارتباط) مشاهده شد، مربوط به عدم رعایت قانون D و در 1/2 درصد نیز مربوط به عدم رعایت قانون F بودند. همانطورکه نتایج نشان میدهد بیشترین علت خطا مربوط به عدم رعایت قانون A بوده است که قانون ثبت پیری و وضعیتهای بد تعریفشده و انتخاب علائم و نشانهها بهعنوان عامل زمینهای مرگ است که با نتایج مطالعه ماترز و همکاران در سال 2014 همخوانی دارد [
16].
مطالعه فرانسی نشان داد از 97314 مرگ ناشی از علل نامشخص گزارششده در سال 2010، 30/3 درصد مورد بررسی قرار گرفت و 65/5 درصد از آنها پس از بررسی بهعنوان علل تعریفشده طبقهبندی شدند. بیماریهای غدد درونریز، اختلالات روانی و علل مادری برخلاف بیماریهای عفونی، نئوپلاسمها و بیماریهای ادراری تناسلی، بیشترین بیماریهایی بودند که نیاز به انتخاب مجدد کد علت زمینهای مرگ را داشتند.
فرانکا و همکاران [
17] در ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴـﻖ ﺧـﻮد اﻇﻬﺎر کردند ﻛﻪ ﻧﺮخ وﻗﻮع اﺷـﺘباهات اﺻﻠی در ﮔـﻮاهی ﻣـﺮگ ﻗﺒـﻞ از ﻣﺪاﺧﻠـﻪ 32/9 درصد ﺑـﻮد، اما بعد از ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﻴﺰان اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت اﺻﻠی ﺑﻪ 15/7 درصد کاهش ﭘﻴﺪا ﻛـﺮده اﺳـﺖ.
بنابراین با ارائه آموزشهای منظم و دورهای در رابطه با قوانین انتخاب علت زمینهای مرگ برای پزشکان و کدگذاران میتوان در جهت کاهش خطاهای مربوط انتخاب علت مرگ گامهای مؤثری برداشت. همچنین برای داشتن اطلاعات صحیحی از سیمای مرگومیر در ایران میتوان سیستمها و سامانههای ثبت را هوشمندتر طراحی کرد تا زمان ثبت، کدهای پوچ و مبهم را نپذیرند و از گزینه HELP (با معادل فارسی راهنما) برای آموزش قوانین و نحوه انتخاب مجدد استفاده کنند.
نتیجهگیری
پس از بررسی نتایج دادههای جمعآوریشده، مشخص شد که تنها 36/1 درصد از پروندههای کدگذاریشده دارای کد صحیح میباشند که این میزان در مقایسه با پژوهشهای داخلی کمتر بود و کدگذاری گواهیهای فوت در بیمارستان مورد مطالعه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و وضعیت ثبت علل فوت بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی و مطابق کدهای دهمین نسخه کتاب طبقهبندی بیماریها تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد.
براساس نتایج حاصله، مهمترین چالش درزمینه انتخاب علت زمینهای و اختصاص کد صحیح به گواهی فوت، عدم در نظر گرفتن توالیهای استاندارد تعریفشده توسط سازمان بهداشت جهانی درخصوص علت زمینهای، علت واسط، علت مستقیم توسط پزشکان، عدم ثبت فاصله زمانی بین شروع علائم تا زمان مرگ، عدم دسترسی به پزشکان بعد از نوشتن گواهی فوت، عدم استفاده از سامانههای هوشمند برای ثبت مرگ در بیمارستانها و استفاده از سیستم دستی (مبتدی) بود که منجر به عدم تکمیل صحیح گواهیهای فوت و نیز عدم استفاده از روند صحیحی برای انتخاب علت زمینهای و کدگذاری گواهی فوت شده است. بنابراین، ساسیگذاران امر بایستی به این مهم توجه کافی داشته باشند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه دارای تأییدیه اخلاقی به شماره IR.BUMS.REC.371.1398 از دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی بیرجند است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مرور متون و تنظیم منابع: فاطمه بهادر؛ جمعآوری داده و نوشتن مقاله: زهره جوانمرد و یوسف سادات؛ جمعآوری داده: فاطمه عامری؛ تحلیل و تفسیر و مرور نقادانه: اعظم صباحی؛ ارائه ایده پژوهش و طراحی مطالعه و نوشتن مقاله: حمیده احتشام.
تعارض منافع
در این مطالعه هیچ گونه تعارض منافعی وجود ندارد
تشکر و قدردانی
از کارکنان مرکز آموزشی درمانی شهید چمران و حضرت رسول که در بازیابی و بررسی گواهیهای ما را در انجام این پژوهش یاری کردند، تشکر میشود.